Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
indigested
U
فکر نکرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sole
U
ازدواج نکرده
soles
U
ازدواج نکرده
dud
U
گلوله عمل نکرده
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
slink
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinks
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
single
U
ازدواج نکرده
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortive
<adj.>
رشد نکرده
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
unused
U
عادت نکرده بکارنبرده
unkempt
U
شانه نکرده
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
bomb reconnaissance
U
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
dwarf dud
U
بمب اتمی عمل نکرده
gear blank
U
چرخ دنده کار نکرده
he is not quite rested
U
خوب رفع خستگی نکرده
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
look before your leap
U
گز نکرده
niet le fait
U
او نکرده است
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
order form
U
نمونه سفارش نامه پر نکرده
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
rudimental
U
رشد نکرده
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
unbowed
U
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded
U
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
unfledged
U
پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
unsight
U
امتحان نکرده
untravelled
U
سفر نکرده
Nobody was late except me .
U
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to
U
تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
You haven't changed.
U
تو هیچ تغییر نکرده ای
[رفتار]
.
Nothing has changed there.
U
آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com