Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydraulics
U
فن استفاده از نیروی اب متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating reserve
U
نیروی ذخیره احتیاط متحرک
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
penning
U
رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
pen
U
رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
pens
U
رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
penned
U
رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
plotters
U
رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
plotter
U
رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
power dive
U
با استفاده از نیروی موتور طیاره
missile monitor
U
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP
U
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
solenoid sweep
U
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
bascule bridge
U
پل متحرک
moveable
U
متحرک
locomotory
U
متحرک
movable dam
U
سد متحرک
remotest
U
متحرک
movable bridge
U
پل متحرک
dynamically
U
متحرک
dynamic
U
متحرک
floating
U
متحرک
remote
U
متحرک
remoter
U
متحرک
drawbridges
U
پل متحرک
vagility
U
متحرک
vagile
U
متحرک
mobiles
U
متحرک
moving
U
متحرک
ambulant
U
متحرک
mobile
U
متحرک
drawbridge
U
پل متحرک
lock
U
سد متحرک
locks
U
سد متحرک
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
vacillant
U
متحرک اونگی
mobile plant
U
دستگاه متحرک
moving staircase
U
پلکان متحرک
moving stairway
U
پله متحرک
mobile charge
U
بار متحرک
travelling load
U
بار متحرک
mobile station
U
فرستنده متحرک
mobile phase
U
فاز متحرک
mobile warfare
U
جنگ متحرک
escalator
U
پله متحرک
moving staircase
U
پله متحرک
mobile defense
U
پدافند متحرک
mobile reserve
U
احتیاط متحرک
moving stairway
U
پلکان متحرک
escalator
U
پلکان متحرک
locomotive
U
متحرک لوکوموتیو
locomotives
U
متحرک لوکوموتیو
hot money
U
پول متحرک
floating kidney
U
کلیه متحرک
floating crane
U
جرثقیل متحرک
floating capital
U
سرمایه متحرک
floating bridge
U
پل متحرک موقتی
wanding kidney
U
کلبه متحرک
floating tool
U
ابزار متحرک
floating tool holder
U
ابزارگیر متحرک
slides
U
غلاف متحرک
flying machine
U
بارفیکس متحرک
flying lines
U
لولههای متحرک
living corpse
U
مرده متحرک
hauling part
U
قسمت متحرک
slide
U
غلاف متحرک
quicksand
U
ماسه متحرک
fluid capital
U
سرمایه متحرک
floating
U
متحرک برروی اب
pistons
U
میله متحرک
zoogamete
U
جنس متحرک
working fluid
U
سیال متحرک
escalade
U
پله متحرک
locomotor
U
جنبده متحرک
walking library
U
کتابخانه متحرک
walking dictionary
U
فرهنگ متحرک
adjustable seat
صندلی متحرک
adjustable shelf
صفحه متحرک
piston
U
میله متحرک
jack knife bridge
U
پل متحرک تاشو
adjustment wheel
چرخ متحرک
counter-poise
U
پل متحرک باسکولی
adjustment slide
فلز متحرک
adjustment pedal
پدال متحرک
adjusting lever
U
اهرم متحرک
adjustable support
پایه متحرک
diarthrosis
U
مفصل متحرک
escalators
U
: پلکان متحرک
adjustable conduit attachment fixture
آویز متحرک
escalator
U
پلکان متحرک
escalator
U
پله متحرک
escalator
U
: پلکان متحرک
stepladders
U
نردبان متحرک
airmobile
U
متحرک هوایی
stepladder
U
نردبان متحرک
swirls
U
گرداب متحرک
escalators
U
پله متحرک
escalators
U
پلکان متحرک
transient target
U
هدف متحرک
drawbridges
U
دریچه متحرک
undersurface
U
متحرک درزیرسطح
drawbridge
U
دریچه متحرک
gangways
U
پلکان متحرک
abarticulation
U
مفصل متحرک
undersea
U
متحرک در زیراب
travelling crane
U
جرثقیل متحرک
gangway
U
پلکان متحرک
swirling
U
گرداب متحرک
swirled
U
گرداب متحرک
sliding wedge
U
کشوی متحرک
slide valve
U
سوپاپ متحرک
bascule bridge
U
پل متحرک باسکولی
slide valve
U
دریچه متحرک
semimobile
U
نیمه متحرک
roll kitchen
U
اشپزخانه متحرک
gradients
U
مدرج متحرک
gradient
U
مدرج متحرک
breech block carrier
U
الات متحرک
slipknot
U
گره متحرک
bailey bridge
U
پل متحرک وموقتی
quadrantal davit
U
جرثقیل متحرک
crossing target
U
هدف متحرک
swirl
U
گرداب متحرک
crankpin
U
یاتاقان متحرک
nephroptosis
U
کلیه متحرک
on the wing
U
سیار متحرک
turrets
U
برج متحرک
turret
U
برج متحرک
propelled mine
U
مین متحرک
spermatozoid
U
یاخته نر و متحرک
cabin scooter
U
قفسه متحرک
boomed
U
بازوی متحرک
moving head
U
با نوک متحرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com