Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gnosticism
U
فلسفه عرفانی یا روحانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
egoism
U
یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
mystics
U
عرفانی
mystic
U
عرفانی
mystical
U
عرفانی
gnostic
U
عرفانی
theosophi c
U
عرفانی
theosophic
U
عرفانی
theosophical
U
عرفانی
mystique
U
جیبه عرفانی
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
unfrocked
U
روحانی
spiritually
U
روحانی
etherean
U
روحانی
unwordly
U
روحانی
anagogic
U
روحانی
ethereal
U
روحانی
spiritualist
U
روحانی
sacred
U
روحانی
heavenly
U
روحانی
marabou
U
روحانی
clergyman
U
روحانی
clergymen
U
روحانی
marabout
U
روحانی
herdsmen
U
روحانی
herdsman
U
روحانی
spiritualists
U
روحانی
spiritual
U
روحانی
unworldly
U
روحانی
philosophies
U
فلسفه
philosophy
U
فلسفه
copartnership
U
ردای روحانی
etherealize
U
روحانی کردن
lay
U
غیر روحانی
temporal
U
غیر روحانی
perdition
U
مرگ روحانی
spiritualize
U
روحانی کردن
spirilual nutriment
U
غذای روحانی
prelacy
U
حکومت روحانی
laywoman
U
زن غیر روحانی
spiritual
U
روحانی معنوی
pater
U
پدر روحانی
residentiary
U
روحانی مقیم
charisma
U
جذبه روحانی
spirituality
U
عالم روحانی
lays
U
غیر روحانی
pastorate
U
پیشوایی روحانی
pastor
U
پیشوای روحانی
hymns
U
سرود روحانی
hymn
U
سرود روحانی
pastors
U
پیشوای روحانی
hierarch
U
رئیس روحانی
padres
U
پدر روحانی
padre
U
پدر روحانی
heavenliness
U
روحانی الوهیت
kant
U
فلسفه کانت
philosophy of the porch
U
فلسفه رواق
aristotlianism
U
فلسفه ارسطویی
pyrrhonism
U
فلسفه یونانی
philosophy of the lyceum
U
فلسفه ارسطو
objectivism
U
فلسفه حسی
philosophy of the lyceum
U
فلسفه مدرسه
Taoism
U
فلسفه تائو
logical positivism
U
فلسفه عملی
platonism
U
فلسفه افلاطونی
logical empiricism
U
فلسفه عملی
platonism
U
فلسفه افلاطون
philosophy of the porch
U
فلسفه زنون
Marxism
U
فلسفه مارکسیست
accidentalism
U
فلسفه عرضی
yoga
U
فلسفه جوکی
accidentalism
U
فلسفه صدفی
stoicism
U
فلسفه رواقیون
mysticism
U
فلسفه درویش ها
escapism
U
فلسفه فرار
philosophy of the garden
U
فلسفه اپیکور
philosophism
U
فلسفه بافی
personalism
U
فلسفه فردی
epicureanism
U
فلسفه اپیکوری
academics
U
فلسفه افلاطون
theories of punishment
U
فلسفه مجازات
irrationalism
U
فلسفه غیرمعقول
yogic
U
فلسفه جوکی
utilitarianism
U
فلسفه سودجویی
determinism
U
فلسفه جبری
pragmatism
U
فلسفه عملی
intellectualism
U
فلسفه عقلیه
hylozoism
U
فلسفه مادی
nominalism
U
فلسفه صوری
philosophist
U
فلسفه باف
skepsis
U
فلسفه بدبینی
metaphsics
U
فلسفه نظری
philosophy of the garden
U
فلسفه باغ
philosophy of the academy
U
فلسفه افلاطون
philosophy of the academy
U
فلسفه فرهنگستان
theory of law
U
فلسفه حقوق
metagnostics
U
فلسفه ماورا
scholasticism
U
فلسفه مدرسی
philosophy of law
U
فلسفه حقوق
rationalism
U
فلسفه عقلانی
predestination
U
فلسفه جبری
jurisprudence
U
فلسفه حقوق
dogmatism
U
فلسفه جزمی
apostle
U
عالیترین مرجع روحانی
deconsecrate
U
غیر روحانی کردن
laicism
U
غیر روحانی بودن
hiearchic
U
وابسته به سران روحانی
inquisitional
U
وابسته به دادگاه روحانی
goddaughters
U
دختر خواندهی روحانی
secularizing
U
غیر روحانی کردن
secularizes
U
غیر روحانی کردن
secularized
U
غیر روحانی کردن
secularize
U
غیر روحانی کردن
secularising
U
غیر روحانی کردن
secularises
U
غیر روحانی کردن
secularised
U
غیر روحانی کردن
priests
U
روحانی کشیشی کردن
priest
U
روحانی کشیشی کردن
apostles
U
عالیترین مرجع روحانی
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
heaven
U
خدا عالم روحانی
goddaughter
U
دختر خواندهی روحانی
spirituous
U
دارای حالت روحانی
spiritualization
U
جنبه روحانی دادن به
heavens
U
خدا عالم روحانی
subdeacon
U
معاون گماشته روحانی
pneumatology
U
مبحث موجودات روحانی
religious
U
تارک دنیا روحانی
raptures
U
وجد روحانی ربایش
raptures
U
شعف وخلسه روحانی
rapture
U
وجد روحانی ربایش
rapture
U
شعف وخلسه روحانی
laymen
U
شخص غیر روحانی
layman
U
شخص غیر روحانی
secular songs
U
سرودهای غیر روحانی
manichaeanism
U
اصول فلسفه مانی
good order
U
خوش ترتیب
[فلسفه]
pragmatist
U
پیرو فلسفه عملی
zen buddhism
U
فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
neo platonism
U
فلسفه افلاطونی نوین
transcendentalism
U
فلسفه ماوراء الطبیعه
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
skepticism
U
فلسفه شکاکی وبدبینی
supernaturalism
U
فلسفه ماوراء طبیعه
cosmologies
U
فلسفه انتظام گیتی
naturalist
U
معتقد به فلسفه طبیعی
cartesian
U
وابسته به فلسفه دکارت
pragmatism
U
فلسفه اصالت عمل
cosmism
U
فلسفه تکامل گیتی
peripatetic
U
وابسته به فلسفه ارسطو
epicureanism
U
فلسفه عیاشی و خوشگذرانی
economic determinism
U
فلسفه جبر اقتصادی
stoical
U
پیرو فلسفه رواقیون
stoic
U
پیرو فلسفه رواقیون
positivism
U
فلسفه عملی ومثبت
naturalists
U
معتقد به فلسفه طبیعی
cosmology
U
فلسفه انتظام گیتی
individualism
U
فلسفه اصالت فرد
rationalist
U
معتقد به فلسفه عقلانی
humanitarianism
U
فلسفه همنوع دوستی
optimism
U
فلسفه خوش بینی
irrationlism
U
فلسفه غیر عقلی
rationalism
U
فلسفه اصالت عقل
spiritual
U
غیر مادی بطور روحانی
charism
U
عطیه الهی جذبه روحانی
reborn
U
تغییر حالت روحانی یافته
disfrock
U
ازکسوت روحانی خارج شدن
regenerated
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerates
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerating
U
زندگی تازه و روحانی یافته
minor order
U
صفوف روحانی پایین درجه
regenerate
U
زندگی تازه و روحانی یافته
unfrock
U
از کسوت روحانی خارج شدن
laity
U
مردم غیر روحانی ناشی
gnostic
U
دارای اسرار روحانی نهانی
defrock
U
خلع کسوت روحانی کردن
gnosis
U
دانش رازهای روحانی عرفان
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
pythagorean
U
پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
academic
طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
tae guk
U
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
transcendentalism
U
فلسفه خارج جهان مادی
determinism
U
فلسفه تقدیری جبر گرایی
natural selection
U
فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت
objectivism
U
عین گرایی فلسفه مادی
occultism
U
روش یا فلسفه رمز وسر
kantian
U
وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
passivism
U
فلسفه صبر وعدم جنبش
cosmological
U
وابسته به فلسفه انتظام گیتی
neoplatonic
U
وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
pessimism
U
بدی مطلق فلسفه بدبینی
platonism
U
فلسفه ایده الی شدن
cosmologic
U
وابسته به فلسفه انتظام گیتی
predestinarianism
U
پیروی از فلسفه قدری وجبری
laicize
U
بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
despiritualize
U
فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
officiant
U
کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
major seminary
U
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
revest
U
جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com