English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
accidentalism U فلسفهء عرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
activism U فرضیهء فلسفهء
acatalepsy U فلسفهء احتمالی
crossbar U خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars U خط عرضی صلیب میله عرضی
evangelicalism U فلسفهء مذهب اوانجلی
aristotelean U مربوط به عقیده و فلسفهء ارسطو
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
authoritarianism U فلسفهء تمرکز قدرت یا استبداد
aristotelian U مربوط به عقیده و فلسفهء ارسطو
transect U بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
crossest U عرضی
crosses U عرضی
crosser U عرضی
traverse U عرضی
traverses U عرضی
traversing U عرضی
lateral U عرضی
crossbar U خط عرضی
crossbars U خط عرضی
cross U عرضی
traversed U عرضی
transverse U عرضی
horizontal plane U صفحه عرضی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
collateral ganglia U عقدههای عرضی
sagrod U مهار عرضی
lateral stability U پایداری عرضی
lateral tell U سبقت عرضی
cross traverse U تراورس عرضی
latitude band U کمربند عرضی
sides way U نوسان عرضی
baselinesman U خط نگهدار خط عرضی
square ball U پاس عرضی
crossed belt U تسمه عرضی
lateral shifts U تغییرات عرضی
lateral route U جاده عرضی
deflection sweep U درو عرضی
lateral forces U نیروهای عرضی
athwart U به طور عرضی
transverse plane U صفحه عرضی
cross beam U تیر عرضی
cross trail U جاده عرضی
cross section U برش عرضی
cross section U مقطع عرضی
cross roll U نورد عرضی
cross piece U تیر عرضی
cross linking U اتصال عرضی
radial load U بار عرضی
cross fall U شیب عرضی
cross feed U تغذیه عرضی
sag rod U مهار عرضی
cross section U نیمرخ عرضی
cross head U تیر عرضی
latitude band U نوار عرضی
cross brace U گیره عرضی
radial play U بازی عرضی
cross brace U مهار عرضی
leak coil U بوبین عرضی
northing U مختصات عرضی
cross compartment U دهلیز عرضی
cross cut U برش عرضی
cross hole U سوراخ عرضی
accidents U صفت عرضی
timber U دنده عرضی
transverse joint U درز عرضی
transverse reinforcement U ارماتور عرضی
transverse fault U گسل عرضی
accident U صفت عرضی
transverse scale U مقیاس عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse valley U دره عرضی
transverse wave U موج عرضی
traversing fire U اتش عرضی
trimmed joist U تیر عرضی
profiling U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
profiled U مقطع عرضی
profile U مقطع عرضی
transverse crack U ترک عرضی
accidentalism U فلسفه عرضی
abeam U جهت عرضی
axis U خط طولی یا عرضی
phenomenally U عارضی عرضی
phenomenal U عارضی عرضی
transverse acceleration U شتاب عرضی
transection U برش عرضی
transversal section U برش عرضی
transversal wave U موج عرضی
frame U دنده عرضی
transverse bracing U تقویت عرضی
transverse bulkhead U تیغه عرضی
transverse stress U تنش عرضی
transverse axis U محور عرضی
cross-aisle U [گوشواره عرضی کلیسا]
transverse fatigue test U ازمایش خستگی عرضی
cross-tree U [رابط عرضی دکلها]
shrouds U بکسلهای عرضی ناو
counter-brace U تیر تقویت عرضی
y axis U محور عرضی مختصات
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
transection U برش یا مقطع عرضی
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
latitude band U نوار عرضی زمینی
transverse bending test U ازمایش خمش عرضی
section of valley U نیمرخ عرضی دره
transverse test specimen U نمونه ازمایش عرضی
northing U محور عرضی نقشه
transverse cardan shaft U محور کاردان عرضی
transverse conductance U مقدار هدایت عرضی
thwart U نشیمنگاه عرضی قایق
backward pass U پاس عرضی یا به عقب
rafters U تیر عرضی طاق
traverse U حرکت عرضی یا مورب
cross level buble U حباب تراز عرضی
cross hole nut U مهره با سوراخ عرضی
traversed U حرکت عرضی یا مورب
cross barred U دارای میلههای عرضی
traverses U حرکت عرضی یا مورب
career courses U دورههای عرضی نظامی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
rafter U تیر عرضی طاق
cross section U سطح مقطع عرضی
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
accidental U غیر مترقبه عرضی
enfilade U درو عرضی کردن
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
crossing target U هدفهای متحرک عرضی
cross wall U دیوار پلهای عرضی
cross tree U رابط عرضی دکلها
brace U تیر تقویت عرضی
thwarted U نشیمنگاه عرضی قایق
braced U تیر تقویت عرضی
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
cross sectional data U دادههای برش عرضی
traversing U حرکت عرضی یا مورب
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
tumple U گردش حول محور عرضی
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
terete U استوانهای شکل در برش عرضی
cross trail U جاده سرتاسری عرضی در منطقه
lateral tell U پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
cross folding test U ازمایش چین خوردگی عرضی
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
balkline U خط عرضی روی میز بیلیارد
toggles U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
baulking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
baulks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggle U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
stocked U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
frame U قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
phugoid oscillation U نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine U سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
cross tell U پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com