English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
background U فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds U فعالیت ارتباط دادهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data communication U ارتباط دادهای
scheduled circuits U خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
X series U تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
supervisory U ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
char U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
teleconferencing U ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
data statement U حکم دادهای
data termianl U پایانه دادهای
dataphone U تلفن دادهای
data link U پیوند دادهای
data link escape U گریز اتصال دادهای
integrity U دادهای که آسیب ندیده است
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
flush U پاک کردن هر دادهای در بافر
synchronous data link control U کنترل پیوند دادهای همگام
flushes U پاک کردن هر دادهای در بافر
flushing U پاک کردن هر دادهای در بافر
constant U دادهای که مقدارش ثابت است
constants U دادهای که مقدارش ثابت است
chopped U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
rescue dump U دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamically U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
chop U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
functioned U فعالیت
acting U فعالیت
exercises U فعالیت
exercised U فعالیت
activity U فعالیت
function U فعالیت
exercise U فعالیت
activation U فعالیت
activeness U فعالیت
functions U فعالیت
stirrings U فعالیت
stir U فعالیت
stirred U فعالیت
stirs U فعالیت
actuality U فعالیت
activities U فعالیت
broadcasts U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcast U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
object U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objecting U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objected U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
activity analysis U تحلیل فعالیت
inaction U بدون فعالیت
ventured U فعالیت اقتصادی
activation U به فعالیت دراوردن
venture U فعالیت اقتصادی
inactivity U عدم فعالیت
ventures U فعالیت اقتصادی
venturing U فعالیت اقتصادی
events U عمل یا فعالیت
event U عمل یا فعالیت
activity chart U نمودار فعالیت
critical activity U فعالیت بحرانی
activity wheel U گردونه فعالیت
advertising campaign U فعالیت تبلیغاتی
activity time U زمان هر فعالیت
activity ratio U نسبت فعالیت
activity rate U نرخ فعالیت
activity quotient U بهر فعالیت
publicity drive U فعالیت تبلیغاتی
auxiliary activity U فعالیت فرعی
activity light U چراغ فعالیت
activity drive U سائق فعالیت
activity cycle U چرخه فعالیت
business activity U فعالیت بازرگانی
activity coefficient U ضریب فعالیت
cerebration U فعالیت مغزی
activity of soil U فعالیت خاک
somatotonic U فعالیت گرا
activate U به فعالیت پرداختن
activates U به فعالیت پرداختن
activating U به فعالیت پرداختن
optical activity U فعالیت نوری
somatotonia U فعالیت گرایی
operational environment U محیط فعالیت
activated U به فعالیت پرداختن
politicking U فعالیت سیاسی
turn over U عایدی فعالیت
hey day U روز پر فعالیت
operant U فعالیت کننده
on stream U درحال فعالیت
reactivation U فعالیت مجدد
low activity U فعالیت پایین
operating level U سطح فعالیت
random activity U فعالیت تصادفی
off year U سال کم فعالیت
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
commas U فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
comma U فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
EDAC U سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
formats U متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
format U متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
orbit U دور حدود فعالیت
orbited U دور حدود فعالیت
orbits U دور حدود فعالیت
form U سابقه فعالیت اسب
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
efficiency U فعالیت مفید بازده
pickup U تجدید فعالیت چیدن
keep the ball rolling <idiom> U اجازه فعالیت دادن
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
forms U سابقه فعالیت اسب
muzzling U مانع فعالیت شدن
muzzles U مانع فعالیت شدن
muzzled U مانع فعالیت شدن
muzzle U مانع فعالیت شدن
in the swim <idiom> U درکاری فعالیت داشتن
byways U کار یا فعالیت جنبی
byway U کار یا فعالیت جنبی
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
sphere U مرتبه حدود فعالیت
spheres U مرتبه حدود فعالیت
self activity U فعالیت خود بخود
seismism U فعالیت لزرشی وارتعاشی
formed U سابقه فعالیت اسب
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
class i activity U فعالیت امادی طبقه 1
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
class ii activity U فعالیت امادی طبقه 2
file activity ratio U نسبت فعالیت پرونده
gross motor activity U فعالیت حرکت عمده
slumped U کاهش فعالیت رکود
slump U کاهش فعالیت رکود
slumping U کاهش فعالیت رکود
electioneer U فعالیت انتخاباتی کردن
slumps U کاهش فعالیت رکود
alphanumeric U دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
quantum U بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
link U دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
blankest U نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
blank U نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
delimiting U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimit U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
ddp U عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
delimited U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimits U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
early finish U زودترین زمان ختم یک فعالیت
gastrovascular U دارای فعالیت درمعده ورگها
work in U با فعالیت و کوشش راه بازکردن
hyperactive U دارای فعالیت بیش ازاندازه
early start U زودترین زمان شروع یک فعالیت
to work at a high pressure U با فشار یا فعالیت زیاد کارکردن
abuzz <adj.> U پر از سرو صدا، فعالیت و هیجان
precipitancy U شتابزدگی عمل یا فعالیت رسوبی
extra-curricular U فعالیت جنسی خارج از ازدواج
force activity designator U شماره ترتیب فعالیت یکان
take the bull by the horns <idiom> U چند نوع فعالیت داشتن
latest finish time U دیرترین زمان ختم یک فعالیت
precipitance U شتابزدگی عمل یا فعالیت رسوبی
biogenic U محصول فعالیت موجودات زنده
hyperthyroid U ازدیاد فعالیت غذه درقی
activation U کنش ور سازی ایجاد فعالیت
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
activating effect of functional group U گروه زیاد کننده فعالیت
scope for one's energies U میدان برای ابراز فعالیت
biological half time U زمان فعالیت یک عامل میکروبی
actual address U تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
densities U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
thermodynamics U مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
home range U جای محدود برای فعالیت حیوانات
clip someone's wings <idiom> U محدود کردن فعالیت یاامکانات شخصی
biological half time U زمان امکان فعالیت عامل میکربی
hardball U فعالیت سخت و عاری از ملاحظه و مروت
pyroclastic U تشکیل شده در اثر فعالیت اتشفشانی
bandwidth U اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
canvassed U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
euthenics U مبجث رفاه و زندگی برای فعالیت صحیح
dies non U روزی که فعالیت اقتصادی دران انجام نگیرد
duration U براوردی از زمان لازم جهت انجام یک فعالیت
dog days U چله تابستان دوران رکود و عدم فعالیت
academia U حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
canvassing U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvasses U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
cerebrate U فعالیت مغزی را نشان دادن فکر کردن
canvass U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
to phase out their activities U فعالیت های خود را به تدریج قطع کردن
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
head U دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
data integrety U ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com