Perdic | فضای قسمت بالای ملک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	aerospace U	فضای هوایی بالای منطقه عملیات
	mezzanine space U	فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
	flews U	قسمت اویخته لب بالای سگ
	up stream U	بالارود در قسمت بالای نهر
	ascender U	قسمت بالای حروف کوچک
	calipash U	قسمت بالای کاسه لاک پشت
	topsides U	قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
	giants stride U	تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
	cone of silence U	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
	choke bore U	روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
	pile U	گوشت فرش [قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
	salachak U	فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
	overhead clearance U	حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
	CD U	DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
	CDs U	DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
	overhead cover U	پوشش بالای سر روپوش بالای سر
	pop U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	popped U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pops U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	ecphora U	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
	quartersaw U	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
	terne U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	terneplate U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	plank U	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
	shuttling U	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
	long bone U	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
	cross disbursing U	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
	base section U	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
	sections U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	section U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	fanfold U	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
	shuttles U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttled U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttled U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttle U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttle U	قسمت قسمت حرکت کردن
	executing agency U	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
	shuttles U	قسمت قسمت حرکت کردن
	public relations officers U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	public relations officer U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	detachment U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	detachments U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	army nurse corps U	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
	enlisted section U	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
	parts per million U	قسمت در میلیون قسمت
	p.p.m U	قسمت در یک میلیون قسمت
	throttles U	عبور قسمت به قسمت
	throttled U	عبور قسمت به قسمت
	shuttled U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttled U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttles U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	to sell in lots U	قسمت قسمت فروختن
	shuttle U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttles U	بمباران قسمت به قسمت
	throttling U	عبور قسمت به قسمت
	throttle U	عبور قسمت به قسمت
	shuttle U	بمباران قسمت به قسمت
	forward overlap U	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
	into the bargain U	بالای ان
	over- U	بالای سر
	outreach U	بالای سر
	oer U	بالای
	overhead U	بالای سر
	overhead U	در بالای سر
	above U	بالای
	above U	بالای سر
	over- U	بالای
	over U	بالای سر
	upping U	بالای
	at the top of U	در بالای
	atop of U	بالای
	atop of U	در بالای
	upped U	بالای
	up U	بالای
	over U	بالای
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	It passed over my head. U	از بالای سرم رد شد
	run over <idiom> U	حرکت از بالای
	pressure above the atmosphere U	فشار بالای جو
	fan light U	پنجره بالای در
	overhead forehand U	فورهند از بالای سر
	overhead cover U	حفاظ بالای سر
	mantel board U	در بالای بخاری
	mean high water U	اب بالای میانگین
	upstream U	بالای رودخانه
	over the horizon U	از بالای افق
	over the horizon U	بالای افق
	overhead backhand U	بک هند از بالای سر
	on U	بالای در باره
	rooftop U	بالای بام
	rooftops U	بالای بام
	oer U	بالای سر روی سر
	crown U	بالای هرچیزی
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	knap U	بالای تپه
	aloft U	در بالای زمین
	ridge pole U	کش بالای شیروانی
	up the street U	بالای خیابان
	fanlights U	پنجره بالای در
	fanlight U	پنجره بالای در
	above the earth U	بالای زمین
	ridge piece U	کش بالای شیروانی
	uptown U	بالای شهر
	roof tree U	کش بالای شیروانی
	in- U	بالای روی
	plunging fire U	اتش بالای سر
	ridge tree U	کش بالای شیروانی
	in U	بالای روی
	crowns U	بالای هرچیزی
	crow's nest U	بالای بلندی
	cross refer U	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
	overwrite U	بالای محلی نوشتن
	tree house U	خانه بالای درخت
	overhead pass U	پاس با دو دست از بالای سر
	trucks U	کلاهک بالای دکل
	referees U	داور بالای والیبال
	spike over the block U	ابشار از بالای دفاع
	superlunary U	واقع بر بالای ماه
	trucked U	کلاهک بالای دکل
	rain water head U	طشتک بالای ناودان
	truck U	کلاهک بالای دکل
	the sky is above us	آسمان بالای سر ماست
	trucking U	کلاهک بالای دکل
	headline U	در بالای صفحه ریسمان
	referee U	داور بالای والیبال
	refereed U	داور بالای والیبال
	refereeing U	داور بالای والیبال
	bartizan U	کنگره بالای برج
	exoatmosphere U	ترکش اتمی بالای جو
	aloft U	سطوح بالا در بالای
	bed moulding U	گچبری بالای کتیبه
	chimney-head U	[بالای دودکش کوره ای]
	aerospace projection operations U	بالای منطقه عملیات
	headlines U	در بالای صفحه ریسمان
	aboveground U	در بالای سطح زمین
	head water U	بالای رودخانه بالارود
	pulpit U	بالای منبر رفتن
	penthouse U	اطاقک بالای بام
	on station U	پروازهواپیما بالای هدف
	penthouses U	اطاقک بالای بام
	high rate of interest U	نرخ بالای بهره
	pulpits U	بالای منبر رفتن
	intercepting ditch U	ابرو بالای خاکبرداری
	eyebrows U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	taped U	نوار پهن بالای تور
	tape U	نوار پهن بالای تور
	letterhead U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	stratopause U	لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
	eyebrow U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع
	gatehouses U	اطاق یازندان بالای دروازه
	roof garden U	تفریح گاه بالای بام
	tapes U	نوار پهن بالای تور
	gatehouse U	اطاق یازندان بالای دروازه
	letterheads U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	fleche U	میل بالای مناره مارپیچ
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	on station U	اماده باش بالای هدف
	lunette U	نعل اسب پنجره بالای در
	parhelic circle U	هاله روشن بالای افق
	head U	دستشویی قایق بالای بادبان
	high frequency region of a spectrum U	ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
	high beam U	نور بالای چراغ اتومبیل
	foretoppsail U	بادبان بالای شراع صدر
	top U	ضربه به بالای توپ بیلیارد
	epigastrium U	فوق المعده بالای شکم
	dome light U	چراغ بالای طاق خودرو
	upper class U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	upper classes U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	black will take no other hue U	بالای سیاهی رنگی نیست
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	upstages U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	cimborio U	[برجک نورگیر بالای بام]
	upper edge of the net U	نوار بالای تور والیبال
	headers U	کلمات در بالای صفحه متن
	header U	کلمات در بالای صفحه متن
	upstaging U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	Hertfordshire spike U	[میل بالای مناره مارپیچ]
	choir-loft U	[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
	upstaged U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	to crset a hill U	به بالای تپه ایی رسیدن
	trochanter U	برامدگی در بالای تنه استخوان ران
	intercepting ditch U	جوی کوهی ابروی بالای کند
	net cord U	کابل یا سیم بالای تور والیبال
	cornice U	گچ بری بالای دیوار زیر سقف
	minimum clearance U	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
	midnight sun U	خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
	slope soaring U	بلند شدن به هوا از بالای تپه
	overarm U	بالا اوردن بازو تا بالای شانه
	ullage U	حجم بالای سطح مایع تانک
	cornice U	گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
	My bedroom is just above. U	اطاق خواب من درست بالای اینجاست