Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
expanse
U
فضای زیاد
expanses
U
فضای زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to occupy much space
U
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
Other Matches
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
acceleration space
U
فضای شتاب
phase space
U
فضای فازی
airspace
U
فضای هوایی
opens
U
فضای باز
masks
U
پوشاندن فضای
phase space
U
فضای فاز
mask
U
پوشاندن فضای
opened
U
فضای باز
open
U
فضای باز
spaces
U
فضای خالی
dead space
U
فضای راکد
space
U
فضای خالی
deep space
U
فضای سه بعدی
psychological space
U
فضای روانی
floorage
U
فضای صحن
clearance
U
فضای بیکار
clearance
U
فضای بازی
gross space
U
فضای کلی
free space
U
فضای خالی
free space
U
فضای ازاد
hollow space
U
فضای توخالی
floor space
U
فضای اشکوب
aerospace
U
فضای هوایی
aerospace
U
فضای ماوراء جو
out of doors
U
فضای ازاد
subspace
U
فضای فرعی
reflector space
U
فضای بازتابی
eucleadian space
U
فضای اقلیدسی
void
U
فضای خالی
image space
U
فضای تصویر
fornix
U
فضای مجوف
biosphere
U
فضای زیست
life space
U
فضای زیست
coordination sphere
U
فضای کوئوردیناسیون
lebensraum
U
فضای حیاتی
vacuums
U
فضای تهی
vacuuming
U
فضای تهی
vacuumed
U
فضای تهی
vacuum
U
فضای تهی
campuses
U
فضای باز
out of door
U
فضای ازاد
workspace
U
فضای کاری
covered space
U
فضای پوشیده
covered space
U
فضای سر پوشیده
vacuity
U
فضای خالی
boot
U
فضای ترانک
cellarage
U
فضای زیرزمین
open area
U
فضای ازاد
campus
U
فضای باز
bad break
U
فضای خالی
cavities
U
فضای مجوف
atmospheric environement
U
فضای جوی
cavities
U
فضای خالی
cavity
U
فضای خالی
cavity
U
فضای مجوف
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
work space
U
فضای دایر
lacuna
U
فضای خالی
danger space
U
فضای خطرناک
dead space
U
فضای مرده
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
Euclidean space
U
فضای اقلیدسی
[ریاضی]
trough of the sea
U
فضای میان دو موج
anode dark space
U
فضای تاریک اند
blank
U
سفید فضای خالی
runout
U
فضای عمل یک سیستم
crookes dark space
U
فضای تاریک هیتورف
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
floor space occupied
U
فضای مورد نیاز
hittorf dark space
U
فضای تاریک هیتورف
perimeters
U
فضای احاطه کننده
address apace
فضای آدرس دهی
aston dark space
U
فضای تاریک استن
blankest
U
سفید فضای خالی
the infinite space
U
فضای بیکران لاینتاهی
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
buncher space
U
فضای تحمیل سرعتی
danger space
U
فضای هوایی خطرناک
perimeter
U
فضای احاطه کننده
catcher space
U
فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
cathode glow
U
فضای روشن کاتد
faraday dark space
U
فضای تاریک فارادی
drift space
U
فضای تبدیل تحمیل
landscape garden
U
طراحی فضای سبز
loading space
U
فضای قابل بارگیری
margins
U
زمان یا فضای اضافی
phase space cell
U
پیل فضای فاز
metric space
U
فضای متریک
[ریاضی]
topological space
U
فضای توپولوژیک
[ریاضی]
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
payload space
U
فضای بار مفید
fanfare
U
نمایش در فضای باز
fanfares
U
نمایش در فضای باز
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
interstaller space
U
فضای بین- ستارهای
to close airspace
U
محصورکردن فضای هوایی
airspace
[over a country]
U
فضای هوایی
[در کشوری]
glade
U
فضای میان جنگل
open cut
U
حفاری در فضای باز
inane
U
چرند فضای نامحدود
furnace room
U
فضای داخل کوره
linear space
U
فضای خطی
[ریاضی]
margin
U
زمان یا فضای اضافی
hair space
U
فضای باریکی درچاپ
vector space
U
فضای خطی
[ریاضی]
glades
U
فضای میان جنگل
foresheets
U
فضای جلوی قایق
memory address space
U
فضای نشانی حافظه
metric space
U
فضای متری
[ریاضی]
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
compacted
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
deep space
U
فضای خارج از منضومه شمسی
compacts
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
to close airspace
U
مسدود کردن فضای هوایی
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
caret
U
نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
user area
U
فضای مخصوص استفاده کننده
three-dimensional space
U
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
compact
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
broadcasts
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcast
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
pre-Hilbert space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
clearance
U
هوا فضای خالی فاصله
space
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
cod
U
فضای داخل خلیج یادریاچه
bossing
U
[فضای خالی زیر پنجره]
air-hole
U
[تهویه فضای خالی سرداب]
outer space
U
فضای خارج از هوا یا جوزمین
it takes much room
U
فضای زیادی را اشغال میکند
hyphenated
U
نوشته شده با فضای خالی
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
dead space
U
زاویه بیروح فضای کور
road space
U
فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
fogging
U
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
operand
U
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
immediate
U
فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
land scaping
U
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
mark
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
capacity
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
space
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
zap
U
حذف داده موجود در فضای کاری
agora
U
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
highs
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
inputted
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
zapped
U
حذف داده موجود در فضای کاری
highest
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
capacities
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
zaps
U
حذف داده موجود در فضای کاری
zapping
U
حذف داده موجود در فضای کاری
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
annulus
U
فضای بین دوایر متحد المرکز
anode glow
U
شعله مثبت فضای روشن اند
gap
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
gaps
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
spaces
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
marquee
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
marquees
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
claustrophobia
U
مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
plenums
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
plenum
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
compacted
U
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
region
U
فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
gap
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
pitches
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
regions
U
فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
pitch
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com