Perdic | فضای بین- ستارهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	interstaller space U	فضای بین- ستارهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radials U	ستارهای
	siderial U	ستارهای
	pentacular U	ستارهای
	radial U	ستارهای
	starry U	ستارهای
	asteroidal U	ستارهای
	sidereal U	ستارهای
	astral U	ستارهای
	aster U	گل ستارهای مینا
	radial form U	شکل ستارهای
	radial motor U	موتور ستارهای
	stellar embryos U	جنینهای ستارهای
	star circuit U	مدار ستارهای
	star cloud U	ابری ستارهای
	star cloud U	سحابی ستارهای
	star nebula U	ابری ستارهای
	star connection U	اتصال ستارهای
	star nebula U	سحابی ستارهای
	star network U	شبکه ستارهای
	pulsation U	تپش ستارهای
	interstellar U	بین ستارهای
	sphery U	ستارهای شکل
	pulsation U	ضربان ستارهای
	staller cluster U	خوشه ستارهای
	planetary U	ستارهای نجومی
	asteroids U	ستاره مانند ستارهای
	five star U	افسر پنج ستارهای
	asteroid U	ستاره مانند ستارهای
	globular cluster U	خوشه ستارهای کروی
	star grass U	هر نوع گیاه گل ستارهای
	star thistle U	قنطوریون ستارهای گل توری
	interstellar dust U	غبار بین- ستارهای
	interstellar gas U	گاز بین- ستارهای
	interstellar matter U	ماده بین- ستارهای
	multistar network U	شبکه چند ستارهای
	open star cluster U	خوشه باز ستارهای
	quasistellar objects U	اجرام شبه ستارهای
	interstaller hydrogn U	ئیدروژن بین- ستارهای
	stellar inertial navigation U	ناوبری لختی ستارهای
	double bank radial engine U	موتور ستارهای دوبل
	interstellar U	خلاء بین- ستارهای
	voltage to neutral U	ولتاژ اتصال ستارهای
	heliacal U	ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشیدقابل رویت است
	nova U	ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	helical U	ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	vacuums U	فضای تهی
	vacuuming U	فضای تهی
	vacuumed U	فضای تهی
	vacuum U	فضای تهی
	dead space U	فضای مرده
	lacuna U	فضای خالی
	covered space U	فضای پوشیده
	opens U	فضای باز
	spaces U	فضای خالی
	open area U	فضای ازاد
	cylinder capacity U	فضای سیلندر
	danger space U	فضای خطرناک
	life space U	فضای زیست
	lebensraum U	فضای حیاتی
	image space U	فضای تصویر
	hollow space U	فضای توخالی
	airspace U	فضای هوایی
	floor space U	فضای اشکوب
	mask U	پوشاندن فضای
	masks U	پوشاندن فضای
	floorage U	فضای صحن
	eucleadian space U	فضای اقلیدسی
	expanse U	فضای زیاد
	deep space U	فضای سه بعدی
	fornix U	فضای مجوف
	free space U	فضای ازاد
	out of doors U	فضای ازاد
	free space U	فضای خالی
	gross space U	فضای کلی
	dead space U	فضای راکد
	expanses U	فضای زیاد
	space U	فضای خالی
	out of door U	فضای ازاد
	boot U	فضای ترانک
	psychological space U	فضای روانی
	reflector space U	فضای بازتابی
	bad break U	فضای خالی
	atmospheric environement U	فضای جوی
	acceleration space U	فضای شتاب
	cellarage U	فضای زیرزمین
	biosphere U	فضای زیست
	clearance U	فضای بازی
	clearance U	فضای بیکار
	cavities U	فضای خالی
	cavity U	فضای مجوف
	cavity U	فضای خالی
	cavities U	فضای مجوف
	phase space U	فضای فازی
	void U	فضای خالی
	aerospace U	فضای هوایی
	aerospace U	فضای ماوراء جو
	campus U	فضای باز
	coordination sphere U	فضای کوئوردیناسیون
	campuses U	فضای باز
	subspace U	فضای فرعی
	open U	فضای باز
	vacuity U	فضای خالی
	covered space U	فضای سر پوشیده
	workspace U	فضای کاری
	opened U	فضای باز
	work space U	فضای دایر
	phase space U	فضای فاز
	aston dark space U	فضای تاریک استن
	hair space U	فضای باریکی درچاپ
	buncher space U	فضای تحمیل سرعتی
	airspace control U	کنترل فضای هوایی
	faraday dark space U	فضای تاریک فارادی
	glade U	فضای میان جنگل
	drift space U	فضای تبدیل تحمیل
	cathode dark space U	فضای تاریک کاتد
	crookes dark space U	فضای تاریک هیتورف
	margin U	زمان یا فضای اضافی
	hittorf dark space U	فضای تاریک هیتورف
	hittorf dark space U	فضای تاریک کاتد
	danger space U	فضای هوایی خطرناک
	catcher space U	فضای اوسیلاسیون زای
	margins U	زمان یا فضای اضافی
	inane U	چرند فضای نامحدود
	perimeters U	فضای احاطه کننده
	address apace	فضای آدرس دهی
	perimeter U	فضای احاطه کننده
	anode dark space U	فضای تاریک اند
	cathode glow U	فضای روشن کاتد
	glades U	فضای میان جنگل
	crookes dark space U	فضای تاریک کاتد
	atmospheres U	فضای اطراف هرجسمی
	vector space U	فضای برداری [ریاضی]
	Euclidean space U	فضای اقلیدسی [ریاضی]
	trough of the sea U	فضای میان دو موج
	the infinite space U	فضای بیکران لاینتاهی
	runout U	فضای عمل یک سیستم
	phase space cell U	پیل فضای فاز
	metric space U	فضای متری [ریاضی]
	metric space U	فضای متریک [ریاضی]
	linear space U	فضای خطی [ریاضی]
	vector space U	فضای خطی [ریاضی]
	linear space U	فضای برداری [ریاضی]
	to close airspace U	محصورکردن فضای هوایی
	airspace [over a country] U	فضای هوایی [در کشوری]
	landscape garden U	طراحی فضای سبز
	topological space U	فضای توپولوژیک [ریاضی]
	perspective space U	نمایش فضای سه بعدی
	payload space U	فضای بار مفید
	blank U	سفید فضای خالی
	loading space U	فضای قابل بارگیری
	atmosphere U	فضای اطراف هرجسمی
	floor space occupied U	فضای مورد نیاز
	open cut U	حفاری در فضای باز
	memory address space U	فضای نشانی حافظه
	furnace room U	فضای داخل کوره
	fanfares U	نمایش در فضای باز
	fanfare U	نمایش در فضای باز
	blankest U	سفید فضای خالی
	foresheets U	فضای جلوی قایق
	compact U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	caret U	نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
	cod U	فضای داخل خلیج یادریاچه
	airspace control U	کنترل کردن فضای هوایی
	outer space U	فضای خارج از هوا یا جوزمین
	broadcasts U	توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
	frame U	و مرز اطراف فضای پنجره
	air-hole U	[تهویه فضای خالی سرداب]
	broadcast U	توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
	bossing U	[فضای خالی زیر پنجره]
	dead space U	زاویه بیروح فضای کور
	hyphenated U	نوشته شده با فضای خالی
	deep space U	فضای خارج از منضومه شمسی
	it takes much room U	فضای زیادی را اشغال میکند
	to close airspace U	مسدود کردن فضای هوایی
	controlled airspace U	فضای هوایی کنترل شده
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک
	clearance U	هوا فضای خالی فاصله
	space U	فضای خالی بین حروف یا خط ها
	fifo U	فضای ذخیره سازی موقت
	user area U	فضای مخصوص استفاده کننده
	compacts U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	spaces U	فضای خالی بین حروف یا خط ها
	compacting U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	compacted U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	pre-Hilbert space U	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
	inner product space U	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
	low memory U	فضای حافظه تا چند کیلوبایت
	three-dimensional space U	فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
	zap U	حذف داده موجود در فضای کاری
	gap U	فضای بین دادههای ذخیره شده
	marquee U	فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
	inputted U	بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
	capacities U	فضای فراهم برای ذخیره سازی
	capacity U	فضای فراهم برای ذخیره سازی
	claustrophobia U	مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
	gaps U	فضای بین دادههای ذخیره شده
	zapped U	حذف داده موجود در فضای کاری