Perdic | فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lander U	فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	He cannot sit up, much less walk [ to say nothing of walking] . U	او [مرد] نمی تواند بنشیند چه برسد به راه برود.
	quarrying U	شکار موردنظر
	game fish U	ماهی موردنظر
	target price U	قیمت موردنظر
	quarry U	شکار موردنظر
	policy objectives U	اهداف موردنظر
	quarries U	شکار موردنظر
	game bird U	پرنده موردنظر درشکار
	hard U	مستقیما درمسیر موردنظر
	harder U	مستقیما درمسیر موردنظر
	hardest U	مستقیما درمسیر موردنظر
	fidgeted U	بی ارامی
	smoothly U	به ارامی
	self possession U	ارامی
	collectedly U	به ارامی
	lull U	ارامی
	fidget U	بی ارامی
	fidgeting U	بی ارامی
	dysphoria U	بی ارامی
	serenely U	به ارامی
	imperturbably U	به ارامی
	lulls U	ارامی
	lulling U	ارامی
	lulled U	ارامی
	fidgets U	بی ارامی
	inquietude U	بی ارامی
	planet U	سیاره
	planets U	سیاره
	equanimity U	ملایمت ارامی
	aramaic U	زبان ارامی
	lenitive U	ارامی بخش
	adder U	مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
	adders U	مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
	planetary U	وابسته به سیاره
	planeted U	سیاره نشین
	asteroid U	خرده سیاره
	queen of heaven U	خرده سیاره
	asteroids U	خرده سیاره
	planetoid U	سیاره خرد
	planetology U	سیاره شناسی
	minor planet U	سیاره خرد
	composedness U	ارامی- ارامش- اسودگی
	asteroids U	سیاره خرد اخترواره
	asteroid U	سیاره خرد اخترواره
	move of a planet U	گردش یا حرکت سیاره
	composedly U	به ارامی- به اسودگی- بااسایش خاطر
	planetarium U	سیاره نما ستاره دیدگاه
	planetariums U	سیاره نما ستاره دیدگاه
	instantaneous readout U	سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
	mean distance U	فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
	targum U	ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
	verification U	بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
	soothing U	ارامی بخش دارای اثر تسکین دهنده تسلیت
	regression rate U	سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
	flip-flopping U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopped U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flops U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flop U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	snookered U	وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
	reserve factor U	نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
	weight belt U	کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
	literate U	که میتواند بخواند
	non volatile U	ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
	detectors U	وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
	rising mine U	مینی که میتواند به سطح اب بیاید
	application years U	مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
	detector U	وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
	NVRAM U	ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
	fields U	تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
	double U	دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
	field U	تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
	chips U	وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
	chip U	وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
	fielded U	تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
	hydro airplane U	هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
	doubled U	دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
	source U	کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
	doubled up U	دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
	adders U	وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
	dynamic U	مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
	machines U	کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
	machined U	کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
	machine U	کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
	adder U	وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
	world is one's oyster <idiom> U	هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
	dynamically U	مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
	answer/originate U	که میتواند داده دریافت یا ارسال کند
	stating U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	states U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	stated U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	state- U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	state U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	alternative U	چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
	an economist of time U	کسی که میتواند در وقت صرفه جویی کند
	burn through range U	مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
	alternatives U	چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
	bi fuel U	موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
	smarting U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	counter check U	چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
	scope U	محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
	smartest U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	smarted U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	smart U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	smarter U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	smarts U	ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
	originate answer U	مدمی که میتواند هم پیامهارا تولید کرده و هم به انهاجواب دهد
	buckets U	فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
	microscopist U	کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
	bucket U	فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
	bi directional U	داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
	asr U	وسیله یا ترمینالی که میتواند اطلاعات را ارسال و دریافت کند
	real income U	مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
	CB U	رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
	T link U	که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
	pickup field U	زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
	failure U	متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
	bounds U	محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
	optical U	وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
	wryneck U	یکجور دارکوب که میتواند سرخود را دور شانه بگرداند
	failures U	متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
	capacitor U	عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
	expansion U	اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
	writes U	وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
	write U	وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
	also eligible U	اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
	unprotected U	بخشی از صفحه نمایش کامپیوتر که کاربر میتواند تغییر دهد
	fans U	بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
	fanning U	بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
	fan U	بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
	fanned U	بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
	astrodome U	گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
	variable delivery pump U	پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
	analysis U	بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
	dynamically U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	colours U	کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
	colour U	کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
	aggregate U	بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
	dynamic U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	aggregates U	بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
	usenet U	که هرکاربر میتواند پیامی بیفزاید یا به پیام دیگری چیزی اضافه کند
	YMODEM U	بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
	eighty column screen U	صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
	ate U	که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند
	CD quality U	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
	meniscus U	سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد
	integer basic U	نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
	industrial union U	اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
	building block U	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
	perfectionist U	کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
	powers U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	debt limit U	حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
	perfectionists U	کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
	fusible link U	اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
	productive U	مدت زمانی که یک کامپیوتر میتواند کارهای بدون خطا را انجام دهد
	parametric U	وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
	building blocks U	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
	prints U	تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
	printed U	تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
	print U	تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
	power U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	alphanumeric U	عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
	powered U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	powering U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	doubled up U	درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
	capacitor U	وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
	doubled U	درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
	vab U	یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
	multimedia U	کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
	double U	درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
	duty rated U	بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
	fixes U	فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
	fix U	فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
	scalable font U	روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند
	reentrant U	روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
	inductance U	اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
	logic seeking U	چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
	regional breakpoint U	نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
	encloses U	گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
	child U	یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
	graphic U	تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
	opens U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	opened U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	open U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	floating U	UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
	enclosing U	گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
	enclose U	گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
	addressing U	بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
	privilege U	وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند
	portable U	کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
	processor U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
	interval timer U	شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
	libraries U	1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
	library U	1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
	string U	متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
	frees U	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
	freeing U	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
	freed U	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
	free U	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
	VHD U	نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
	heaps U	مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند