English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transient voltage U فشارالکتریکی ناپایدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
voltage measuring U سنجش فشارالکتریکی
voltage loss U گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage level U سطح فشارالکتریکی
induced voltage U فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
isoelectric U دارای فشارالکتریکی مساوی
voltage indicator U دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
built on sand U ناپایدار
evanescent U ناپایدار
fugacious U ناپایدار
labile U ناپایدار
mutable U ناپایدار
ramshachle U ناپایدار
totty U ناپایدار
vacillatory U ناپایدار
astatic U ناپایدار
astable U ناپایدار
variable U ناپایدار
unstable U ناپایدار
changeable U ناپایدار
transient U ناپایدار
transients U ناپایدار
transitory U ناپایدار
ramshackle U ناپایدار
variables U ناپایدار
unstart U شکست ناپایدار
unstable U ناپایا ناپایدار
fugitives U ناپایدار فرار
fugitive U ناپایدار فرار
precariously U بطور ناپایدار
unstable equilibrium U تعادل ناپایدار
unstable equilibium U تعادل ناپایدار
lighto'love U ناپایدار در عشق
unstable nucleus U هسته ناپایدار
transient command U فرمان ناپایدار
unstable airfoil U ایرفویل ناپایدار
unstable equilbrium U تعادل ناپایدار
rooty of sand U چیز ناپایدار یا بی اساس
the world is transitory U جهان ناپایدار است
buckling U تعادل ناپایدار یک جسم
spring loaded U فنری کلید ناپایدار در مخابرات
thermolabile U بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
untrustworthy U غیر قابل اعتماد غیرمعتمد ناپایدار
self poise U تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
disappearing target U هدف غایب شونده هدف ناپایدار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com