English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
canteen U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
canteens U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
canteen U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
canteens U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
porterhouse U ابجو واغذیه فروشی
cold cuts U گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
barracking U سربازخانه
barracked U سربازخانه
barracks U سربازخانه
casern U سربازخانه
barrack U سربازخانه
soldiers' home U سربازخانه
fatigue duty U کاراجباری در سربازخانه
storing U فروشگاه
shop U فروشگاه
store U فروشگاه
shopped U فروشگاه
shops U فروشگاه
canteen U فروشگاه
canteens U فروشگاه
salesroom U فروشگاه
drink U نوشابه
drinks U نوشابه
brewage U نوشابه
tippled U نوشابه
tipple U نوشابه
partility for liquors U به نوشابه
tippling U نوشابه
soft drinks U نوشابه
soft drink U نوشابه
liquors U نوشابه
liquor U نوشابه
refreshments U نوشابه
refreshment U نوشابه
tipples U نوشابه
army stores U فروشگاه ارتش
sea stores U فروشگاه دریایی
computer store U فروشگاه کامپیوتر
department stores U فروشگاه بزرگ
ship's service U فروشگاه ناو
department store U فروشگاه بزرگ
supermarket U فروشگاه بزرگ
supermarkets U فروشگاه بزرگ
hypermarket U فروشگاه بسیاربزرگ
hypermarkets U فروشگاه بسیاربزرگ
outlets U دررو فروشگاه
outlet U دررو فروشگاه
beverages U نوشابه شربت
drank U نوشابه خورد
beverage U نوشابه شربت
an alcoholic liquor U نوشابه الکلی
fastidium potus U نوشابه بیزاری
drinking was his ruin U نوشابه خوری
drank as a f. U نوشابه زیادخورده
liquorish U نوشابه دوست
something short U نوشابه تند
barroom U نوشابه فروشی
lambs wool U یکجور نوشابه
tippler U نوشابه فروش
waterer U نوشابه نوش
pick me up U نوشابه مقوی
pick-me-up U نوشابه مقوی
pick-me-ups U نوشابه مقوی
broach U نوشابه دراوردن
broached U نوشابه دراوردن
broaches U نوشابه دراوردن
broaching U نوشابه دراوردن
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
off-licence U فروشگاه نوشابههای الکلی
I walked past the shop ( store ) . U از جلوی فروشگاه گذشتم
off-licences U فروشگاه نوشابههای الکلی
The store across the street. U فروشگاه آنطرف خیابان
to soak oneself U زیاد نوشابه خوردن
groggery U نوشابه فروشی میخانه
hocus U نوشابه دارو زده
soft drink U نوشابه غیر الکلی
morat U نوشابه انگبین و توت
nephalism U پرهیز از نوشابه خوری
dram shop U جایگاه نوشابه فروشی
balderdash U یاوه نوشابه کف الود
slops U اب زیپو نوشابه سبک
intoxicants U نوشابه مستی اور
intoxicant U نوشابه مستی اور
firewater U نوشابه الکلی قوی
long drink U نوشابه در گیلاس بلند
long drinks U نوشابه در گیلاس بلند
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
quartermasters U فروشگاه وسایل سررشته داری
quartermaster U فروشگاه وسایل سررشته داری
commissary U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissaries U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanging U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
exchange U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
tope U نوشابه زیاد خوردن درختستان
libation U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
posset U نوشابه مرکب از شیر وابجو
butteries U جای فروش اذوقه و نوشابه
libations U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
buttery U جای فروش اذوقه و نوشابه
kummel U نوشابه المانی زیره دار
oenomania U میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
dutch courage U جراتی که از خوردن نوشابه اید
methglin U نوشابه انگبینی ادویه دار
to check out that new clothing store U نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
to have a look round [around] the shops [British E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
floorwalker U بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
certificate of gains or losses U سند مصدق سود و زیان فروشگاه
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
Say when stop! [when pouring] U بگو کی بایستم! [هنگام ریختن نوشابه]
Say when! [when pouring] U بگو کی بایستم! [هنگام ریختن نوشابه]
alcohol-free beverages U نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks U نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beverages U نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
soft drinks U نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
ginger ales U نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
to flinch the flagon U ازخوردن نوشابه خود داری کردن
tap room U جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
ginger ale U نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
joint U جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
licensed victualler U مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
he swore off drinking U سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
noyau U یکجور نوشابه که مغز هسته بان میزنند
occasional licence U پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
cambric tea U نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
ginger beer U نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ginger beers U نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
grog blossom U جوش یاقرمزی روی بینی که ازخوردن نوشابه زیادپیدامیشود
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
mead U نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com