English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
off-licence U فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licences U فروشگاه نوشابههای الکلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dipsomania U میل مفرط به نوشابههای الکلی
temperance U طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
prohibitionism U طرفداری از حکم منع فروش نوشابههای الکی
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
canteen U فروشگاه
storing U فروشگاه
store U فروشگاه
salesroom U فروشگاه
shops U فروشگاه
shopped U فروشگاه
shop U فروشگاه
canteens U فروشگاه
alcoholic U الکلی
lush U الکلی
lushes U الکلی
lusher U الکلی
lushest U الکلی
alcoholics U الکلی
sea stores U فروشگاه دریایی
department store U فروشگاه بزرگ
department stores U فروشگاه بزرگ
outlet U دررو فروشگاه
outlets U دررو فروشگاه
army stores U فروشگاه ارتش
supermarket U فروشگاه بزرگ
supermarkets U فروشگاه بزرگ
ship's service U فروشگاه ناو
computer store U فروشگاه کامپیوتر
hypermarket U فروشگاه بسیاربزرگ
hypermarkets U فروشگاه بسیاربزرگ
alcohol burner U چراغ الکلی
alcohol lamp U چراغ الکلی
spirit lamp U چراغ الکلی
alcoholic intoxication U مسمومیت الکلی
dipsomania U جنون الکلی
alcohol thermometer U دماسنج الکلی
spirits U مشروبات الکلی
spirit thermometer U دماسنج الکلی
alcoholic fermentation U تخمیر الکلی
alcoholic paranoid U پارانوئید الکلی
an alcoholic liquor U نوشابه الکلی
delirium tremens U جنون الکلی
dt's U هذیان الکلی
jimjams U هذیان الکلی
spirit U مشروبات الکلی
spiriting U مشروبات الکلی
non-alcoholic <adj.> U غیر الکلی
booze U مشروب الکلی
boozing U مشروب الکلی
boozed U مشروب الکلی
boozes U مشروب الکلی
liquor U مشروب الکلی
liquors U مشروب الکلی
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
The store across the street. U فروشگاه آنطرف خیابان
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
I walked past the shop ( store ) . U از جلوی فروشگاه گذشتم
canteen U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
canteens U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
acute alcoholic intoxication U مسمومیت حاد الکلی
soft drink U نوشابه غیر الکلی
soft drinks U نوشیدنی غیر الکلی
alcohol U هرنوع مشروبات الکلی
frutex U شراب شربت الکلی
soda pop U نوشیدنی غیر الکلی
soft drink U نوشیدنی غیر الکلی
firewater U نوشابه الکلی قوی
john barleycorn U مشروب الکلی خانگی
delirium tremens U روان اشفتگی الکلی
stimulant U مشروب الکلی انگیزه
alcoholic blackout U یاد زدودگی الکلی
alcoholic hallucinosis U توهم زدگی الکلی
alcoholic psychosis U روان پریشی الکلی
stimulants U مشروب الکلی انگیزه
alcoholic dementia U زوال عقل الکلی
exchanging U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
commissary U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissaries U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
exchange U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
quartermaster U فروشگاه وسایل سررشته داری
quartermasters U فروشگاه وسایل سررشته داری
nonalcoholic drinks U نوشیدنی های غیر الکلی
bone dry U کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
boozer's nose U آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
red-nose U آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose U آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
canteen U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
to check out that new clothing store U نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
canteens U فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
certificate of gains or losses U سند مصدق سود و زیان فروشگاه
floorwalker U بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
to have a look round [around] the shops [British E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
teetotaller U طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers U طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
ginger ales U نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ale U نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
abstemious U مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
abstinence U ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
boozed U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
swizzle U انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
boozes U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
speakeasy U محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
teetotaler U طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
booze U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
eye water U خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
ratafia U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafee U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
swats U ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
boozing U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
apTritif U نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
bone dry U جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
acrasy U بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
soda water U مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
rosolio U یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
dipsomaniac U کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
jake leg U فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
tom collins U نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
aperitif U نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
chaser U آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
mead U نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
acnerosacea U ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com