English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
loss leader U بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
to offer U عرضه کردن [ کالا]
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
stocked U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part U عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
launches U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
piece goods U کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
multifarious U دارای انواع مختلف
walleye U انواع مختلف اردک ماهی
walleyed U انواع مختلف اردک ماهی
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
cargoes U کالا
commodity U کالا
commodities U کالا
cargo U کالا
articles U کالا
ware U کالا
material U کالا
traffick U کالا
merchandise U کالا
traffic U کالا
trafficked U کالا
trafficking U کالا
traffics U کالا
materials U کالا
wares U کالا
article U کالا
mercery U کالا
produces U کالا
produced U کالا
produce U کالا
object of sale U کالا
goods U کالا
mattered U کالا
matters U کالا
good U کالا
products U کالا
product U کالا
mattering U کالا
matter U کالا
stuff U کالا
stuffed U کالا
stuffs U کالا
chattel U کالا
gluts U وفور کالا
inventory U صورت کالا
trafficked U مبادله کالا
mock up U مدل کالا
draft U بسته کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
stock room U انبار کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
order for goods U سفارش کالا
copper alloy U همبسته کالا
traffics U مبادله کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
trafficking U مبادله کالا
gluts U فراوانی کالا
traffic U مبادله کالا
depots U انبار کالا
depot U انبار کالا
commodity code U علامت کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U رمز کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
commodity broker U واسطه کالا
stock requisition U درخواست کالا
commodities exchange U بورس کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
bill of goods U صورت کالا
inventories U موجودی کالا
consignor U فرستنده کالا
sample U نمونه کالا
sampled U نمونه کالا
hold U انبار کالا
holds U انبار کالا
commodity flow U جریان کالا
commodity exchange U مبادله کالا
samples U نمونه کالا
commodity broker U دلال کالا
fair U نمایشگاه کالا
warehouse U انبار کالا
warehouses U انبار کالا
handling of goods U جابجایی کالا
barters U دادوستد کالا
bartering U دادوستد کالا
bartered U دادوستد کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
fairer U نمایشگاه کالا
fate of goods U وضعیت کالا
commodity U کالا جنس
inventory U موجودی کالا
commodities U کالا جنس
fairs U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
interchange U مبادله کالا
commodity exchange U بورس کالا
interchanged U مبادله کالا
drafts U بسته کالا
collection of goods U دریافت کالا
interchanges U مبادله کالا
drafted U بسته کالا
interchanging U مبادله کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
glut U وفور کالا
showroom U نمایشگاه کالا
barter U دادوستد کالا
stowage U انبار کالا
commodity market U بازار کالا
storeroom U انبار کالا
glut U فراوانی کالا
lien on goods U حق حبس کالا
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
strike below U بردن کالا به انبار
shipping agent U موسسه حمل کالا
carriage of goods U حمل و نقل کالا
storehouses U مخزن انبار کالا
the goods are orlie in pledge U کالا در گرو اوست
storeroom U مخزن انبار کالا
storehouse U مخزن انبار کالا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
shipper U فرستنده کالا با کشتی
selling costs U هزینههای فروش کالا
dead pledge U گرو زمین و کالا
delivery order U دستور تحویل کالا
mock up U نمونه نمایشی کالا
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
mass production of goods U تولید انبوه کالا
design change U تغییر شکل کالا
despatch documents U اسناد ارسال کالا
destination port U بندر تحویل کالا
initial campaign U معرفی کالا به بازار
identification of supplies U تشخیص هویت کالا
discount of goods U تخفیف روی کالا
distribution cost U هزینه توزیع کالا
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
distribution system U شبکه توزیع کالا
goods received note U برگه دریافت کالا
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
freight forwarder U حمل کننده کالا
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
acceptance of goods U قبول کردن کالا
sales tax U مالیات بر فروش کالا
proforma U پیشنهاد فروش کالا
product liability U مسئوولیت در قبال کالا
stock U موجودی کالا ذخیره
stocked U موجودی کالا ذخیره
goods train U قطار حمل کالا
goods trains U قطار حمل کالا
marketing area U منطقه توزیع کالا
consignment note U سند ارسال کالا
consignor U حمل کننده کالا
price tag U برچسب قیمت کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
consignor U ارسال کننده کالا
containerization U حمل کالا با کانتینر
owner's risk U ریسک صاحب کالا
order time U زمان سفارش کالا
fairing U ارمغانی که از نماسشگاه کالا
objected U کالا اعتراض کردن
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
objects U کالا اعتراض کردن
direct objects U کالا اعتراض کردن
demands U تقاضای خرید کالا
demanded U تقاضای خرید کالا
unit cost U هزینه هر واحداز کالا
demand U تقاضای خرید کالا
clearance U ترخیص کالا ازگمرک
trade channel U کانال توزیع کالا
delivery U تحویل کالا دادن
on approval U خرید کالا به شرط
traded U حمل کالا با کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com