Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ballast
U
فرمولهای پیچیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kuder richardson formulas
U
فرمولهای کودر-ریچاردسون
mathematical
U
نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
inferior figures
U
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
complexes
U
پیچیده
complexes
U
:پیچیده
tangled
U
پیچیده
complex
U
پیچیده
complex
U
:پیچیده
abstruse
U
پیچیده
obscurant
U
پیچیده
muffled
U
پیچیده
metaphsical
U
پیچیده
wrapped
U
پیچیده
perplexing
U
پیچیده
intricate
U
پیچیده
crabby
U
پیچیده
jigsaws
U
پیچیده
jigsaw
U
پیچیده
crackly
U
پیچیده
gordian
U
پیچیده
crimpy
U
پیچیده
implex
U
پیچیده
in a tangle
U
پیچیده
intorted
U
در هم پیچیده
complicated
U
پیچیده
restiform
U
پیچیده
revolute
U
پیچیده
tortile
U
پیچیده
sophisticate
U
پیچیده
deep
<adj.>
U
پیچیده
wreathy
U
پیچیده
verticillate
U
پیچیده
involved
U
پیچیده
sigmoid
U
پیچیده
indirect
U
پیچیده
curly chip
U
براده پیچیده
involute
U
پیچیده شدن
twisted strata
U
لایههای پیچیده
writhen
U
درهم پیچیده
roll
U
چیز پیچیده
rolls
U
چیز پیچیده
convolute
U
بهم پیچیده
complex multiplet
U
چندتایی پیچیده
recondite
U
عمیق پیچیده
complex system
U
سیستم پیچیده
complex system
U
سازگان پیچیده
intricately
U
بطور پیچیده
perplexed
U
مبهوت پیچیده
reeled
U
نخ پیچیده بدورقرقره
rolled
U
چیز پیچیده
complicacy
U
کار پیچیده
complexity
U
پیچیده شدن
complexities
U
پیچیده شدن
wounding
U
پیچیده شدن
wounds
U
پیچیده شدن
perplexingly
U
بطور پیچیده
interlaced
U
بهم پیچیده
reels
U
نخ پیچیده بدورقرقره
reeling
U
نخ پیچیده بدورقرقره
reel
U
نخ پیچیده بدورقرقره
ravel
U
چیز در هم پیچیده
wound
U
پیچیده شدن
convoluted
U
بهم پیچیده
complicating
U
پیچیده کردن
complicates
U
پیچیده کردن
complicate
U
پیچیده کردن
twisted pair
U
جفت پیچیده شده
sinistrorse
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
volute
U
طومار پیچیده طوماری
entangle
U
گیرانداختن پیچیده کردن
sinistrorsal
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
unintelligible
U
پیچیده غیر صریح
the matter is perplexed
U
مطلب پیچیده است
complexly
U
بطور پیچیده یا مخلوط
microcircuit
U
مدار مجتمع پیچیده
crump
U
پیچیده چین دار
can of worms
<idiom>
U
مشکل پیچیده وسردرگم
convolve
U
بهم پیچیده شدن
intricate design
U
نقش پیچیده، درهم و مشکل
complex instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
plexus
U
چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
twisted pair cable
U
کابل زوج بهم پیچیده
daedal
U
دارای هوش اختراع پیچیده
plexiform
U
شبیه خزههای درهم پیچیده
It is an extremely complicated problem.
U
مسأله بسیار پیچیده ایست
cisc
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
hassock
U
کلاله علف درهم پیچیده
hassocks
U
کلاله علف درهم پیچیده
baluster-side
U
[شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
The human brain is a complex organ .
U
مغز انسان عضو پیچیده یی است
complexes
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
diffusion
U
روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
advanced
U
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
cmos
U
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
quads
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
complementary metal oxide semiconductor
U
طرح مدار پیچیده و روش ساخت
quad
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
complex
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
quadrangle
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
quadrangles
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
primitive
U
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
angle-volute
U
[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
DSP
U
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
coordination
U
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
coordinate
U
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
tessellate
U
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
buff stick
U
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
primitive
U
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
ate
U
که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
mysticism
U
در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
VBA
U
زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic
Shockwave
U
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
dip
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
dips
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
DIL
U
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
rf
U
ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
locknut
U
مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
downward
U
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
automatic
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
plotter
U
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters
U
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
database
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
complexes
U
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
U
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
ethernet
U
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
scanned
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
false selvage
U
شیرازه تقلبی
[هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
DNS
U
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
geometric design
U
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
directories
U
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory
U
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com