English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
captain U فرمانده هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
skipper U فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered U فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering U فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers U فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
Other Matches
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commander U فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders U فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
commander U فرمانده
commanders U فرمانده
commander in chief U فرمانده کل
commander in chief U فرمانده کل
commandants U فرمانده
commander of d. U فرمانده
commandant U فرمانده
chiefs U فرمانده
chief U فرمانده
generalissimo U فرمانده کل
commanders-in-chief U فرمانده کل
commander-in-chief U فرمانده کل
generalissimos U فرمانده کل
imperator U فرمانده
oldman U فرمانده کل
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
chevroner U فرمانده گروه
prefects U رئیس فرمانده
prefect U رئیس فرمانده
division commander U فرمانده لشگر
platoon leader U فرمانده دسته
leader U راهنما فرمانده
leaders U فرمانده دسته
divisional officer U فرمانده یگان
exercise commander U فرمانده مانور
flight leader U فرمانده پرواز
leaders U راهنما فرمانده
leader U فرمانده دسته
fleet commander U فرمانده ناوگان
captains U فرمانده ناو
captaining U فرمانده ناو
drum majors U فرمانده طبالان
sector commander U فرمانده ناحیه
skippering U فرمانده ناو
skippered U فرمانده ناو
penteconter U فرمانده پنجاه تن
hetman U فرمانده لهستانی
governors U حکمران فرمانده
governor U حکمران فرمانده
regiment commander U فرمانده هنگ
drum major U فرمانده طبالان
skippers U فرمانده ناو
officer in tactical command U فرمانده تاکتیکی
commanding officers U افسر فرمانده
commanding officer U افسر فرمانده
commandant U افسر فرمانده
captained U فرمانده ناو
commandants U افسر فرمانده
admiral U امیرالبحر فرمانده
admirals U امیرالبحر فرمانده
captain U فرمانده ناو
pendragon U فرمانده کل قوا
territorial commander U فرمانده سرزمینی
skipper U فرمانده ناو
brigadiers U فرمانده تیپ
battalion commander U فرمانده گردان
chief of boat U فرمانده قایق
commander's concept U تدبیر فرمانده
battery commander U فرمانده اتشبار
company commander U فرمانده گروهان
brigade commander U فرمانده تیپ
army commander U فرمانده ارتش
brigadier U فرمانده تیپ
corps commander U فرمانده سپاه
warlord U فرمانده ارتشی فرمانروا
commission pennant U پرچم فرمانده ناو
chief of naval operations U فرمانده عملیات دریایی
commodore U افسر فرمانده دریایی
alternate command authority U افسر جانشین فرمانده
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
commander's concept U تدبیر عملیاتی فرمانده
privateer U فرمانده کشتی بازرسی
phylarch U فرمانده سواره نظام
commodore U فرمانده پایگاه هوایی
commodores U افسر فرمانده دریایی
commodores U فرمانده یکان هوایی
commodores U فرمانده پایگاه هوایی
sea captain U فرمانده نیروی دریایی
official visit U بازدید رسمی فرمانده
executive order U فرمانده دوم ناو
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
flag captain U فرمانده ناو سرفرماندهی
commodore U فرمانده یکان هوایی
commander in chief U فرمانده کل قوا سر فرماندهی
area air defense commander U فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
division officer U فرمانده قسمت افسر رسته
drillmaster U فرمانده تمرین نظامی سردسته
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
constable of france U فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
leaders U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leader U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
budget item U اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
warlock U جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
support command U فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
aircraft U هواپیما
airplanes U هواپیما
airplane U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
planes U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
planed U هواپیما
planing U هواپیما
plane U هواپیما
aeroplane U هواپیما
flying machine U هواپیما
flight U هواپیما
air plane U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
airplain U هواپیما
air craft U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
flap U باله هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
agl U رادار هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
hijacker U هواپیما ربا
crew member U خدمه هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
bail out U پریدن از هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
landings U نشستن هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
invention of the aeroplane U اختراع هواپیما
hijacking U هواپیما ربائی
flaps U باله هواپیما
flapped U باله هواپیما
hijackings U هواپیما ربائی
aviation gasoline U بنزین هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
airman U خدمه هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com