English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unused capacity U فرفیت استفاده نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dead freight U هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
Other Matches
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
rate of capacity utilization U نرخ استفاده از فرفیت
virgins U استفاده نشده
virgin U استفاده نشده
unused resources U منابع استفاده نشده
loose end U سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
loose ends U سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
factors U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factor U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
empty U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empties U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptier U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptied U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptiest U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
defaulted U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
berthing capacity U فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
checkerboarding U سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
valence U واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
opportune lift U فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
grid anode capacity U فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
band U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee U که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
common use U مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
PPP U که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimps U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Hamming code U سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
solenoid sweep U پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publish U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
line capacitance U فرفیت خط
loads U فرفیت
load U فرفیت
spans U فرفیت
loading capacity U فرفیت
capacitance U فرفیت
lifted U فرفیت
lifting U فرفیت
volume capacity U فرفیت
lifts U فرفیت
incapacious U بی فرفیت
equipotential U هم فرفیت
tankage U فرفیت
loading U فرفیت
valence U فرفیت
volumes U فرفیت
volume U فرفیت
throughput U فرفیت
lift U فرفیت
contenting U فرفیت
capacities U فرفیت
capacity U فرفیت
span U فرفیت
spanned U فرفیت
content U فرفیت
spanning U فرفیت
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
electrovalence U فرفیت الکتریکی
full container load U فرفیت پر کانتینر
electrovalency U فرفیت الکتریکی
energy content U فرفیت انرژی
electrostatic capacitive U فرفیت الکتروستاتیکی
qualities U نوع فرفیت
unused capacity U فرفیت بی کار
electrostatic capacity U فرفیت الکترواستاتیک
quality U نوع فرفیت
injection capacity U فرفیت پاشش
production capacity U فرفیت تولید
tonnage U فرفیت کشتی
effective capacity U فرفیت موثر
productive capacity U فرفیت تولید
deadweight U فرفیت کششی
deck load U فرفیت عرشه
design capacity U فرفیت طرح
storage capacity U فرفیت انباره
injection capacity U فرفیت تزریق
productive capacity U فرفیت تولیدی
distributed capacity U فرفیت منتشر
information capacity U فرفیت خبری
drilling capacity U فرفیت حفاری
inductive capacity U فرفیت القائی
current capacity U فرفیت جریان
excess capacity U فرفیت اضافی
useful capacity U فرفیت مفید
zero capacitance U فرفیت صفر
useful load U فرفیت مفید
holding capacity U فرفیت نگهداری
gross capacity U فرفیت ناویژه
working capacity U فرفیت کار
gross tonnage U فرفیت ناخالص به تن
work load U فرفیت کار
heating capacity U فرفیت گرمایش
heat capacity U فرفیت حرارتی
vital capacity U فرفیت حیاتی
valence electron U الکترون فرفیت
heat capacity U فرفیت گرمایی
idle capacity U فرفیت بلااستفاده
idle capacity U فرفیت بیکار
general heat capacity U فرفیت گرمایی کل
outputs U کارکرد فرفیت
expanded , capacity U توسعه فرفیت
output U کارکرد فرفیت
fcl U فرفیت پر کانتینر
field capacity U فرفیت نگهداری
thermal capacity U فرفیت گرمایی
overload U اضافه فرفیت
overloaded U اضافه فرفیت
overloads U اضافه فرفیت
transformer capacity U فرفیت ترانسفورماتور
refrigerant capacity U فرفیت سرمایی
full load U فرفیت تکمیل
full load U فرفیت کامل
overloading U اضافه فرفیت
road capacity U فرفیت جاده
current capacity U فرفیت بار
loads U فرفیت بارگیری
specific capacity U ضریب فرفیت
body capacitance U فرفیت بدن
breaking capacity U فرفیت قطع
breaking capacity U فرفیت شکست
load carring capacity U فرفیت باربری
load capacity U فرفیت بار
load capacity U فرفیت باربری
buffer capacity U فرفیت بافر
line charging capacity U فرفیت بارگیری خط
natural capacity U فرفیت طبیعی
capacitance U فرفیت الکتریکی
capacitance U فرفیت خازنی
net tonnage U فرفیت خالص به تن
capacitance meter U فرفیت سنج
capacitance of a capacitor U فرفیت خازن
capacitance of a conducting body U فرفیت رسانا
milling capacity U فرفیت فرزکاری
specific capacity U فرفیت مخصوص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com