Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
attenuation
U
فرسایش انرژی موج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
attenuation factor
U
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
Other Matches
attrition rate
U
میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
arid erosion
U
فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
fraying
U
فرسایش
wear
U
فرسایش
erosion
U
فرسایش
wears
U
فرسایش
depletion
U
فرسایش
abrasions
U
فرسایش
abrasion
U
فرسایش
attrition
U
فرسایش
attrition
U
فرسایش نیروها
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
weathring test
U
ازمایش فرسایش
wind erosion
U
فرسایش بادی
erosion
U
فرسایش وسایل
accelerated erosion
U
فرسایش تشدیدی
scuffs
U
خراش فرسایش
scuffing
U
خراش فرسایش
scuffed
U
خراش فرسایش
scuff
U
خراش فرسایش
precession
U
فرسایش لوله
weathering
U
فرسایش در اثرهوا
rill erosion
U
فرسایش شیاری
surface erosion
U
فرسایش سطحی
erosive
U
فرسایش دهنده
natural erosion
U
فرسایش نابهنجار
gully erosion
U
فرسایش خندقی
sheet washing
U
فرسایش سطحی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
sheet washing
U
فرسایش رویی
soil erosion
U
فرسایش خاک
internal erosion
U
فرسایش داخلی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
selective erosion
U
فرسایش انتخابی
erodible
U
قابل فرسایش
sever erosion
U
فرسایش نابهنجار
bioerosion
U
فرسایش زیستی
pot hole
U
دیگ فرسایش
erodibility
U
قابلیت فرسایش
erosion control
U
جلوگیری از فرسایش
nuclear corrosion
U
فرسایش هستهای
natural erosion
U
فرسایش طبیعی
concrete erosion
U
فرسایش بتن
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
geologic erosion
U
فرسایش زمین شناسی
elutriation
U
شستشو با اب فرسایش انتخابی
electroerosive
U
فرسایش قوس الکتریکی
abrasion of surface
U
فرسایش سطح فرش
electro erosion process
U
فرایند فرسایش الکتریکی
wear
U
فرسایش خوردگی جنگ افزارها
restraint
U
نیروی خستگی یا فرسایش بار
weatherability
U
قابلیت عدم فرسایش در هوا
restraints
U
نیروی خستگی یا فرسایش بار
rain wash
U
فرسایش ناشی از ریزش باران
wears
U
فرسایش خوردگی جنگ افزارها
corrosion
U
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
planation
U
مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
soliflucation
U
فرسایش خاک یا زمین به وسیله یخ زدن و اب شدن یخ
fastness of color
U
عدم تغییر رنگ
[در برابر نور، آب و فرسایش]
detritus
U
ذراتی که در نتیجه عمل فرسایش از زمین جدامیشوند
anti wear
U
مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
bed plate
U
صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
natural erosion
U
فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
jetties
U
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty
U
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
rill erosion
U
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
polygonal soil
U
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
reventment
U
روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
apron
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
energy barrier
U
سد انرژی
endrgized
U
با انرژی
isenergic
U
هم انرژی
energy line
U
خط انرژی
energy
U
انرژی
exergonic
U
انرژی ده
high energy
U
پر انرژی
deenergized
U
بی انرژی
low energy
U
انرژی کم
power
U
انرژی
zipped
U
انرژی
powered
U
انرژی
zips
U
انرژی
zipping
U
انرژی
zip
U
انرژی
powers
U
انرژی
vigor
U
انرژی
powering
U
انرژی
vigour
U
انرژی
energies
U
انرژی
heat energy
U
انرژی گرمایی
gravitational energy
U
انرژی گرانشی
internal energy
U
انرژی داخلی
fusion energy
U
انرژی گداخت
fusion energy
U
انرژی ذوب
fusion energy
U
انرژی فوزیون
heat energy
U
انرژی حرارتی
sustainable energy
U
انرژی جاوید
internal energy
U
انرژی درونی
nuclear energy
U
انرژی هستهای
inductance
U
گیرنده انرژی
hydration energy
U
انرژی ابپوشی
sustainable energy
U
انرژی بی نهایت
high energy electron
U
الکترون پر انرژی
free energy
U
انرژی ازاد
field energy
U
انرژی میدان
energy spectrum
U
طیف انرژی
energy shell
U
پوسته انرژی
energy shell
U
لایه انرژی
energy regeneration
U
بازیابی انرژی
energy radiation
U
تابش انرژی
energy quantum
U
کوانتوم انرژی
energy production
U
تولید انرژی
energy principle
U
اصل انرژی
energy preservation
U
ذخیره انرژی
energy preservation
U
نگهداری انرژی
energy pattern
U
الگوی انرژی
energy pattern
U
نقشه انرژی
energy of vibration
U
انرژی ارتعاش
energy of vibration
U
انرژی ارتعاشی
energy spectrum
U
بیناب انرژی
energy stage
U
لایه انرژی
fermi energy
U
انرژی فرمی
specific energy
U
انرژی مخصوص
excitation energy
U
انرژی تحریک
exchange energy
U
انرژی تبادل
power transfer
U
انتقال انرژی
energy transmission
U
انتقال انرژی
energy transfer
U
انتقال انرژی
energy theorem
U
تئوری انرژی
energy supply
U
منبع انرژی
energy storage
U
انباره ی انرژی
energy of activation
U
انرژی فعالسازی
solar energy
U
انرژی خورشیدی
work function
U
انرژی خروج
(be in) high spirits
<idiom>
U
پر انرژی بودن
radiation energy
U
انرژی تابشی
radiant energy
U
انرژی تابشی
quantum of energy
U
کوانتوم انرژی
power transmission
U
انتقال انرژی
power supply
U
منبع انرژی
rediant energy
U
انرژی تابشی
vim
U
انرژی توانایی
vibration energy
U
انرژی ارتعاشی
sound energy
U
انرژی صوتی
source of power
U
منبع انرژی
strain energy
U
انرژی کرنش
strain energy
U
انرژی کشیدگی
thermal energy
U
انرژی گرمایی
total binding energy
U
انرژی بستگی کل
total energy equation
U
بقای انرژی کل
transducer
U
مبدل انرژی
transformation of energy
U
تبدیل انرژی
rest energy
U
انرژی سکون
translational energy
U
انرژی انتقالی
resonance energy
U
انرژی رزنانسی
maximum energy
U
انرژی بیشینه
mass energy
U
جرم - انرژی
magnetic energy
U
انرژی مغناطیسی
madelung energy
U
انرژی مادلونگ
low energy
U
انرژی پایین
loss of energy
U
افت انرژی
light energy
U
انرژی نور
lattice energy
U
انرژی شبکه
kiloton energy
U
کیلوتن انرژی
sustainable energy
U
انرژی بی پایان
ionization energy
U
انرژی یونیزاسیون
maximum energy
U
انرژی حداکثر
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
mutual energy
U
انرژی متقابل
potential energy
U
انرژی پتانسیل
potential energy curve
U
خم انرژی- پتانسیل
potential curve
U
خم انرژی- پتانسیل
nuclear power
U
انرژی هستهای
sustainable energy
U
انرژی پایدار
ionization energy
U
انرژی یونش
electron energy
U
انرژی الکترون
zing
U
انرژی روح
kinetic energy
U
انرژی جنبشی
kinetic energy
U
انرژی سینتیک
deformation energy
U
انرژی تغییرشکل
deenergized
U
بی انرژی شده
deenergize
U
قطع انرژی
kinetic energy
U
انرژی جنبنده
crystal energy
U
انرژی بلور
dissipation of energy
U
اتلاف انرژی
energizing
U
انرژی دادن
dissociation energy
U
انرژی تفکیک
electron affinity
U
انرژی خروج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com