English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fosterling U فرزند رضاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foster U رضاعی
fostered U رضاعی
fostering U رضاعی
fosters U رضاعی
foster sister U خواهر رضاعی
foster relationship U خویشاوندی رضاعی
foster relationship U قرابت رضاعی
foster mother U مادر رضاعی
foster brother U برادر رضاعی
fosterage U گرفتن مادر رضاعی دایه گیری
sonship U فرزند
sonless U بی فرزند
progeniture U فرزند
filicide U فرزند کش
progency U فرزند
only child U تک فرزند
impignorate U فرزند
offspring U فرزند
breed U فرزند
breeds U فرزند
son U فرزند
progeny U فرزند
scion U فرزند
scions U فرزند
bairn U فرزند
child U فرزند
getting U فرزند
get U فرزند
frying U فرزند
fry U فرزند
fries U فرزند
gets U فرزند
sons U فرزند
bairns U فرزند
nurse child U فرزند خوانده
nurse child U فرزند رضائی
orestes U فرزند اگاممنون
Paris U فرزند " پریام "
whoreson U فرزند فاحشه
to berave of ason U بی فرزند کردن
sonnish U فرزند وار
polynices U فرزند ادیپوس
hagseed U فرزند زن ساحره
stepson U فرزند خوانده
foster child U فرزند خوانده
stepsons U فرزند خوانده
godchildren U فرزند خوانده
godchild U فرزند خوانده
stepchildren U فرزند خوانده
adopted child U فرزند خوانده
adoption فرزند خواندگی
stepchild U فرزند خوانده
filicide U فرزند کشی
child adoption U فرزند خواندگی
sonny U فرزند جان
firstborn U فرزند ارشد
the losser of a child U فقدان یا داغ فرزند
fruit U فرزند میوه دادن
macs U پیشوندی بمعنی " فرزند"
mac U پیشوندی بمعنی " فرزند"
fruits U فرزند میوه دادن
problem child U فرزند مسئله دار
sole offspring U فرزند منحصر بفرد
freeborn U فرزند ازاد مرد
medea complex U عقده فرزند کشی
judah U یهودا فرزند یعقوب
he is my only child U فرزند یگانه من است
japheth U یافث فرزند نوح پیامبر
ancestral file U که فرزند فایل جاری است
parenting U پس انداختن و بار آوردن فرزند
abel U فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
fosterling U طفل شیرخوار فرزند خوانده
ishmael U اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
thyestes U فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
isaac U اسحق فرزند حضرت ابراهیم
hagborn U شیطان زاده فرزند ساحره
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
levi U لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
shem U سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
primogeniture U حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
jonathan U یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
ultimogeniture U اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
aegisthus U فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
jus sanguinis U قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
recaption U مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com