English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
object of appeal U فرجام خواسته
object of claim in respect of which U فرجام خواسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appeal U فرجام
conclusions U فرجام
finalization U فرجام
conclusion U فرجام
appeals U فرجام
appealed U فرجام
respondents U فرجام خوانده
ended U خاتمه فرجام
ends U خاتمه فرجام
alpha and omega U اغاز و فرجام
end U خاتمه فرجام
appeal to the supreme court U فرجام خواستن
wire to wire U از اغاز تا فرجام
person aganist whom appeal U فرجام خواه
one who appeals to the supreme court U فرجام خواه
respondent in court of cassation U فرجام خوانده
respondent U فرجام خوانده
appellee U فرجام خوانده
appellant U فرجام خواه مستانف
head-on <idiom> U فرجام مواجه شدن با
wishing U خواسته
wants U خواسته ها
wanted U خواسته
want U خواسته
desideration U خواسته
claims U خواسته
claiming U خواسته
object of claim U خواسته
claimed U خواسته
claim U خواسته
would U خواسته
desirous U خواسته
desires U خواسته
desiring U خواسته
desire U خواسته
wish U خواسته
wished U خواسته
wishes U خواسته
remedy sought by plaintiff U خواسته دعوی
demanded <adj.> <past-p.> U خواسته شده
object of claim U خواسته دعوی
request U تقاضا خواسته
asked <adj.> <past-p.> U خواسته شده
object of appeal U پژوهش خواسته
requested U تقاضا خواسته
requesting U تقاضا خواسته
requests U تقاضا خواسته
claimed <adj.> <past-p.> U خواسته شده
bill of particulars U شرح خواسته
wishful thinking U خواسته اندیشی
by request U بنا بر خواسته [میل]
levy a sum on a person's property U تامین خواسته کردن
He expressly asked for you to ... U او صریحا از شما خواسته که ...
garnisher U تامین کننده خواسته یامدعابه
what is your will? U خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
Where theres will theres a way . <proverb> U تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
demands of providing healthy living and working conditions U خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
melodramas U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
distress U توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
distresses U توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
garnishment U تامین خواسته حکم تامین مدعابه
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com