English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
extra-mural U فرا شهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
place U میدان شهری
places U میدان شهری
placing U میدان شهری
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
Coventry U نام شهری است درانگلستان
local U مکانی شهری
locals U مکانی شهری
urbanised U شهری کردن
urbanises U شهری کردن
urbanising U شهری کردن
urbanize U شهری کردن
urbanized U شهری کردن
urbanizes U شهری کردن
urbanizing U شهری کردن
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
town house U خانه شهری
town houses U خانه شهری
civil U شهری
civil U خدمات شهری
civic U شهری
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
townspeople U شهری
metropolitan U مادر شهری
townsfolk U مردم شهری
suburban U برون شهری
streetcar U تراموای شهری
streetcars U تراموای شهری
urban <adj.> <noun> شهری
urban U مربوط به شهر مراکز شهری
citizen U شهری
citizens U شهری
municipal U شهری
urbanization U شهری سازی
bogota U نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
burgess U شهری
citify U شهری کردن
city slicker U شهری
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
county borouh U شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
drop letter U نامه پست شهری
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
interurban U داخل شهری
inverness U اینورس نام شهری دراسکاتلند
laodicean U شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
ley den U نام شهری در هلند
liverpudlian U اهل لیورپول شهری ازانگلیس
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
mushroom city U شهری که زود ترقی میکند
oppidan U شهری
phiadelphian U شهری ازامریکا
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
sienna U نام شهری در ایتالیا
street car U راه اهن شهری
to patrol a town U شهری را گشت زدن
to prostrate a city U شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground U شهری را با خاک یکسان کردن
town meeting U انجمن شهری
town meeting U انجمن بلدی شورای شهری
townee U شهری
townswoman U زن شهری
townswoman U دختر شهری فاحشه
towny U شهری
tramcar U واگن شهری
trolley car U واگن برقی شهری
trolleybus U واگن برقی شهری
twonsman U شهری
urban population U جمعیت شهری
urban renewal U احیای شهری
urban renewal U توسعه شهری
urban servitudes U خدمات شهری
urbanism U اعتیاد بزندگی شهری
urbanity U اعتیاد بزندگی شهری
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
streetwise U ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
To lay siege to a city . U شهری را محاصره کردن
intercity train U قطار بین شهری با توقف
intercity train U قطار بین شهری
Lenkoran medallion U ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Tianjan U شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
urban rug U قالی شهری
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
domestic intercity freight traffic U حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
people U تن [جمعیت شهری]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com