Perdic | فرایند پیوسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	continuous process U	فرایند پیوسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	away U	پیوسته بطور پیوسته
	processes U	فرایند
	process U	فرایند
	lins donawitz process U	فرایند ال دی
	production process U	فرایند تولید
	bench scale process U	فرایند کارگاهی
	bessemer process U	فرایند بسمر
	budget process U	فرایند بودجه
	cladding process U	فرایند پوشش
	cleaning process U	فرایند شستشو
	unionmelt process U	فرایند الیرا
	sequential process U	فرایند ترتیبی
	batch process U	فرایند پیمانهای
	associative process U	فرایند تجمعی
	annealing process U	فرایند تابکاری
	refining process U	فرایند پالایش
	selective process U	فرایند گزینشی
	stochastic process U	فرایند اتفاقی
	steelmaking process U	فرایند فولادسازی
	solidifying process U	فرایند انجماد
	roll piercing process U	فرایند نوردمایل
	salpeter process U	فرایند سالپیتر
	acid process U	فرایند اسیدی
	adiabatic process U	فرایند بی دررو
	process conversion U	تبدیل فرایند
	process control U	کنترل فرایند
	oxidizing process U	فرایند اکسیداسیون
	dissipative process U	فرایند اتلافی
	output process U	فرایند خروجی
	fusion process U	فرایند ذوب
	duplexing process U	فرایند دوپلکس
	hot dipping process U	فرایند اندودکاری
	historical process U	فرایند تاریخی
	manufacture process U	فرایند ساخت
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	manufacturing process U	فرایند ساخت
	mond process U	فرایند موند
	fixation process U	فرایند تثبیت
	gosseneck process U	فرایند دوخمی
	markov process U	فرایند مارکف
	interative process U	فرایند تکراری
	ziegler process U	فرایند زیگلر
	discriminal process U	فرایند افتراقی
	process control U	بررسی فرایند
	iterative process U	فرایند تکراری
	converting process U	فرایند بیرنه
	cyclic process U	فرایند چرخهای
	decision process U	فرایند تصمیم
	isentropic process U	فرایند هم انتروپی
	direct process U	فرایند مستقیم
	mental process U	فرایند ذهنی
	lost wax process U	فرایند مدلهای مومی
	scrubbing process U	فرایند شستشو و تصفیه
	procedure U	رویه طریقه فرایند
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	remelting process U	فرایند ذوب مجدد
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	investment castings process U	فرایند ریخته گی بسته
	master file maintenance U	فرایند بروز دراوردن
	refinery process U	فرایند کوره پالایش
	primary process thinking U	اندیشیدن در فرایند نخستین
	lead chamber process U	فرایند اتاق سربی
	oxygen steelmaking process U	فرایند فولادسازی اکسیژنی
	direct absorption process U	فرایند جذب مستقیم
	process control computer U	کامپیوتر کنترل فرایند
	basic bessemer process U	فرایند مقدماتی بسمر
	air refining process U	فرایند تصفیه با هوا
	ecological process U	فرایند بوم شناختی
	electro erosion process U	فرایند فرسایش الکتریکی
	electro spark process U	فرایند قوس الکتریکی
	electrolytic oxidation process U	فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
	pultrusion process U	فرایند کشش رانی
	extrusion process U	فرایند چکش کاری
	metal spraying process U	فرایند پاشش فلز
	process of industrialization U	فرایند صنعتی شدن
	starting procese U	فرایند راه اندازی
	tunneling process U	فرایند تونل زنی
	spark cutting process U	فرایند برشکاری شعلهای
	fortran translation process U	فرایند ترجمه فرترن
	ceaselessly U	پیوسته
	contiguous U	پیوسته
	on and on U	پیوسته
	non-stop U	پیوسته
	alway U	پیوسته
	everywhen U	پیوسته
	conjoint U	پیوسته
	never ceasing U	پیوسته
	affined U	پیوسته
	on end U	پیوسته
	allied U	پیوسته
	continuous U	پیوسته
	continued U	پیوسته
	married U	پیوسته
	for evermore U	پیوسته
	continous U	پیوسته
	coalescent U	پیوسته
	coadunate U	پیوسته
	proximate U	پیوسته
	for ever and aday U	پیوسته
	cursive U	پیوسته
	round-the-clock U	پیوسته
	d. in U	پیوسته
	uninterrupted U	پیوسته
	continual U	پیوسته
	bursts U	پیوسته
	incessant U	پیوسته
	syndetic U	پیوسته
	attached U	پیوسته
	ceaseless U	پیوسته
	annexed U	پیوسته
	incessantly U	پیوسته
	perpetually U	پیوسته
	eternal U	پیوسته
	cohesive U	به هم پیوسته
	legato U	پیوسته
	burst U	پیوسته
	in connexion with U	پیوسته به
	concomitant U	پیوسته
	unremittingly U	پیوسته
	pig iron scrap process U	فرایند قراضه اهن خام
	edge U	فرایند یا مداری که با تغییر سطح
	press cast process U	فرایند ریخته گری فشاری
	pig iron ore process U	فرایند سنگ اهن خام
	croning molding process U	فرایند قالب گیری کرونینگ
	die casting process U	فرایند ریخته گری حدیدهای
	addressing U	فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
	predefined process U	فرایند از پیش تعریف شده
	acetate rayon process U	فرایند تهیه الیاف استاتی
	reciprocating rolling process U	فرایند نوردکاری رفت و امدی
	low voltage operation U	فرایند کار فشار ضعیف
	shell molding process U	فرایند قالب گیری پوستهای
	hot mold centrifugal casting process U	فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
	edges U	فرایند یا مداری که با تغییر سطح
	connected measures U	اقدامت پیوسته
	gamophyllous U	پیوسته برگ
	collateral measures U	اقدامت پیوسته
	accretion U	رشد پیوسته
	without intermission U	پیوسته لاینقطع
	linked list U	لیست پیوسته
	continuous phase U	فاز پیوسته
	vicinal U	در همسایگی پیوسته
	inseparate U	بهم پیوسته
	permanent water level U	تراز پیوسته اب
	insobriety U	شرب پیوسته
	ex post U	بوقوع پیوسته
	indiscrete U	بهم پیوسته
	without rest U	پیوسته لاینقطع
	incessant drinking U	پیوسته گساری
	full time U	پیوسته کار
	gamopetalous U	پیوسته گلبرگ
	flow chip U	براده پیوسته
	nid nod U	پیوسته جنبیدن
	nid nod U	پیوسته جنباندن
	forever U	جاویدان پیوسته
	gamosepalous U	پیوسته کاسبرگ
	aggregates U	بهم پیوسته
	aggregate U	بهم پیوسته
	against U	پیوسته مجاور
	end to end U	سرهم پیوسته
	collective U	بهم پیوسته
	adjoin U	پیوسته بودن
	diligency U	کوشش پیوسته
	adjoins U	پیوسته بودن
	diligence U	کوشش پیوسته
	continuous data U	دادههای پیوسته
	continuous distributions U	توزیع پیوسته
	continuous duty U	کار پیوسته
	continuous error U	خطای پیوسته
	compacts U	بهم پیوسته
	compacting U	بهم پیوسته
	peals U	صدای پیوسته
	connecting arrangement U	ترتیب پیوسته
	contiguous U	همجوار پیوسته
	accrete U	بهم پیوسته
	burst mode U	حالت پیوسته
	burster U	فرم پیوسته
	to be in a state of f. U	پیوسته درتغییربودن
	to whittle at U	پیوسته بریدن
	peal U	صدای پیوسته
	pealed U	صدای پیوسته
	pealing U	صدای پیوسته
	conjunct U	بهم پیوسته
	compacted U	بهم پیوسته
	whittle U	پیوسته کم کردن
	continuous processing U	پردازش پیوسته
	continuous scrolling U	حرکت پیوسته
	continuate U	پیوسته بهم
	haunt U	پیوسته امدن به
	continuous tone U	اهنگ پیوسته
	continuous tone U	ته رنگ پیوسته
	continuous traffic line U	خط پیوسته امد و شد
	continuous variable U	متغیر پیوسته
	compact U	بهم پیوسته
	adjoined U	پیوسته بودن
	thereunto U	بضمیمیه ان پیوسته به ان
	continuous form U	ورقه پیوسته
	continuous forms U	ورقههای پیوسته
	symphsis U	عضو پیوسته
	continuous function U	تابع پیوسته
	sympetalous U	پیوسته گلبرگ