English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5921 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
French U فرانسه زبان فرانسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
he does not know french U او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
keep up your french U زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native . U فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
Other Matches
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
french master U فرانسه
french revolution U انقلاب فرانسه
gallice U بزبان فرانسه
French Guiana U گیانای فرانسه
wrenched U اچار فرانسه
francophile U فرانسه دوست
francophil U هواخواه فرانسه
French Guiana U گویان فرانسه
French Polynesia U پولینزی فرانسه
francophil U فرانسه دوست
laissez aller U تلفظ به فرانسه
adjustable wrench آچار فرانسه
adjustable nut wrench آچار فرانسه
francophile U هواخواه فرانسه
frenchless U فرانسه ندان
chGteau U خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
gallophile U فرانسه دوست
flat nose plier U اچار فرانسه
wrenches U اچار فرانسه
wrench U اچار فرانسه
He is ahead of me in french. U درزبان فرانسه از من جلواست
figure of eight knot U گره هشت فرانسه
to talk french U فرانسه حرف زدن
Common Market U فرانسه لوکزامبورگ و هلند
Channel Tunnel U تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
to set off for France U رهسپار شدن به فرانسه
Charterhouse U دیر کارتوزی [در فرانسه]
marseillaise U مارسیز سرود ملی فرانسه
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
My French is not up to much. U فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
dauphiness U عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
Alsatian U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
it borders on france U در سر حد مرز فرانسه واقع است
Alsatians U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
To speake broken French. U فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
e c s c (european coal & steel commissio U فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
constable of france U فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
liberty pole U چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
sou U مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
champagne U نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
He is giving her French lessons in exchange for English lessons U به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
the peninsular war U جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
pyrenran U وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
mistral U باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
poms U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
pom U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
percheron U یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
big five U بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
french revolution U انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
popular front U ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
chateau style U [سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
tricolor U پرچم ملی سه رنگ فرانسه سه رنگ
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
court style U سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib U چرب زبان زبان دار
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongue U زبان
tongues U زبان
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
rpg language U زبان ار پی جی
glossa U زبان
languages U زبان
as one man U با یک زبان
tongueless U بی زبان
grss language U زبان جی پی اس اس
languages U زبان ها
language lab U زبان
tongue [language] U زبان
apl language U زبان ای پی ال
abusers U بد زبان
two tongued U زبان
abuser U بد زبان
c++ U زبان ++C
hound's tongue U سگ زبان
apt language U زبان ای پی تی
language U زبان
language U زبان
assembly language U زبان همگذاری
avestan U زبان اوستایی
Afghan زبان افغانی
delphinium U گل زبان در قفا
estonian U زبان استونی
conversational language U زبان محاورهای
erse U زبان گالی
jargon U زبان فنی
flemish U زبان فلاندرز
assembly language U زبان اسمبلی
jargon U زبان حرفهای
sign languages U زبان اشاره
idiom U زبان ویژه
Chinese U زبان چینی
aramaic U زبان ارامی
armenian U زبان ارمنی
sign languages U زبان علامات
artificial language U زبان مصنوعی
accadian U زبان اکد
fabricated language U زبان ساختگی
sign language U زبان علامات
idioms U زبان ویژه
algorithmic language U زبان الگوریتمی
aryan U زبان اریایی
acrimoniousness U زخم زبان
sign language U زبان اشاره
delphiniums U گل زبان در قفا
aramaean U زبان باستانی
charlatanism U زبان بازی
compile language U زبان کامپایل
She has a vicious tongue . U بد زبان است
compiler language U زبان همگردانی
computer language U زبان کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتر
computer oriented language U زبان کامپیوترگرا
control language U زبان کنترل
basic language U زبان بیسیک
baluchi U زبان بلوچی
common language U زبان مشترک
common language U زبان عمومی
commerical language U زبان تجاری
charlatanry U زبان بازی
cobol U زبان کوبول
application oriented language U زبان کاربردی
comit language U زبان کامیت
command language U زبان فرماندهی
command language U زبان فرمان
command language U زبان دستوری
brickbat U زخم زبان
bengali U زبان بنگاله
cryptologic U زبان رمز
cypriot U زبان قبرس
ambiguous language U زبان مبهم
dumb language U زبان حال
assyrian U زبان اشوری
dumb language U زبان بی زبانی
dysphasia U زبان پریشی
algol 0 U زبان الگول 06
algol U زبان الگول
algebraic language U زبان جبری
english speaking U انگلیسی زبان
enquiry language U زبان پرس و جو
language laboratories U آزمایشگاه زبان
an abusive bellow U شخص بد زبان
design language U زبان طراحی
czech U زبان چکوسلواکی
Recent search history Forum search
1Vintage style
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com