English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
lapse U فراموشی لحظهای
lapses U فراموشی لحظهای
lapsing U فراموشی لحظهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
forgetting U فراموشی
oblivion U فراموشی
forgetfulness U فراموشی
negligible U قابل فراموشی
amnesiac U مبتلا به فراموشی
amnesic U مبتلا به فراموشی
lapsus memoriac U حافظه فراموشی
lethe U فراموشی نسیان
obliviously U از روی فراموشی
paramnesia U حالت فراموشی
selective forgetting U فراموشی انتخابی
forget U فراموشی صرفنظر کردن
forgetfully U از روی فراموشی یا غفلت
unteach U سبب فراموشی شدن
to fall in to oblivion U در بوته فراموشی افتادن
forgets U فراموشی صرفنظر کردن
wee U لحظهای
weeing U لحظهای
wees U لحظهای
instantaneous U لحظهای
lethean U وابسته به نهر فراموشی برزخ
disinterring U ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinterred U ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinter U ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinters U ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
instantaneous voltage U ولتاژ لحظهای
snapshot U تصویر لحظهای
snapshot dump U روبرداری لحظهای
momentary equilibrium U تعادل لحظهای
quick make and break switch U کلید لحظهای
snapshot dump U روگرفت لحظهای
transient voltage U ولتاژ لحظهای
instantaneous velocity U سرعت لحظهای
snapshots U نمایش لحظهای
instantaneous current U جریان لحظهای
snapshot U نمایش لحظهای
snapshots U تصویر لحظهای
instantaneous power U توان لحظهای
instantaneous speed U تندی لحظهای
instantaneous value U مقدار لحظهای
blackout U فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی [پزشکی]
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
instantaneous acoustic intensity U شدت صوت لحظهای
instantaneous center of rotation U مرکز دوران لحظهای
instantaneous luminous intensity U شدت نور لحظهای
to have a blackout U فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی داشتن [پزشکی]
instantaneous voltage U مقدار لحظهای فشار الکتریکی
instantaneous short circuit current U جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous elastic deformation U تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
zero hour <idiom> U لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
bobble U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobbles U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
amnesia U ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com