Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ascendant
U
فراز جو فراز گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ascendancy
U
فراز
ascendency
U
فراز
upgrade
U
فراز
upgraded
U
فراز
upgrades
U
فراز
acclivity
U
فراز
accolade
U
فراز
accolades
U
فراز
modulusp
U
فراز خط
ascent
U
فراز
ascents
U
فراز
headwater
U
فراز اب
high
U
فراز
high water
U
فراز اب
upgrading
U
فراز
lofts
U
فراز
loft
U
فراز
highs
U
فراز
highest
U
فراز
elevations
U
زاویه فراز
modulus
U
قدرمطلق فراز خط
hanging valley
U
فراز دره
hypsometer
U
فراز سنج
up and down
U
فراز ونشیب
elevation
U
زاویه فراز
arrogantly
U
گردن فراز
arrogant
U
گردن فراز
high-pitched
U
میان فراز
phrase
U
فراز عبارت سازی
altitudes
U
فراز منتها درجه
altitude
U
فراز منتها درجه
phrases
U
فراز عبارت سازی
phrased
U
فراز عبارت سازی
vicissitude
U
فراز ونشیب زندگی
hectored
U
ادم گردن فراز خودنما
hectors
U
ادم گردن فراز خودنما
hectoring
U
ادم گردن فراز خودنما
hector
U
ادم گردن فراز خودنما
drop a goal
U
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
rugby point
U
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
transit bearing
U
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
skeptic
U
شک گرای
meliorist
U
بهبود گرای
compass direction
U
گرای مغناطیسی
grid bearing
U
گرای شبکه
magnetic azimuth
U
گرای مغناطیسی
lipophilic
U
چربی گرای
incalescent
U
گرما گرای
dermotropic
U
پوست گرای
heliotrope
U
افتاب گرای
halophile
U
ابشور گرای
materialists
U
ماده گرای
equalitarian
U
تساوی گرای
grid azimuth
U
گرای شبکه
evolutionist
U
فرگشت گرای
oxyphil
U
اسید گرای
oxyphile
U
اسید گرای
true azimuth
U
گرای حقیقی
ultramodernist
U
فرانو گرای
unitarian
U
توحید گرای
escapist
U
گریز گرای
impressionist
U
برداشت گرای
impressionists
U
برداشت گرای
structuralist
U
ساخت گرای
structuralists
U
ساخت گرای
supremacist
U
برتری گرای
theist
U
یزدان گرای
solipsist
U
نفس گرای
photophilic
U
نور گرای
pneumotropic
U
ریه گرای
pragmatist
U
مصلحت گرای
progressivist
U
پیشرفت گرای
relative bearing
U
گرای نسبی
theocentric
U
خدا گرای
ruralist
U
روستا گرای
saprophytic
U
پوده گرای
segregationist
U
جدایی گرای
separatist
U
جدا گرای
escapists
U
گریز گرای
supremacists
U
برتری گرای
compass azimuth
U
گرای مغناطیسی
militarist
U
جنگ گرای
socialist
U
جامعه گرای
realistically
U
تحقق گرای
socialists
U
جامعه گرای
realistically
U
راستین گرای
realistic
U
راستین گرای
realistic
U
تحقق گرای
realists
U
راستین گرای
realists
U
تحقق گرای
realist
U
راستین گرای
realist
U
تحقق گرای
materialist
U
ماده گرای
capitalists
U
سرمایه گرای
militarists
U
جنگ گرای
extrovert
U
برون گرای
feudal
U
تیول گرای
nationalists
U
ملت گرای
centralist
U
مرکز گرای
capitalist
U
سرمایه گرای
back azimuth method
U
گرای وارونه
extroverts
U
برون گرای
centralists
U
مرکز گرای
assumed azimuth
U
گرای فرضی
nationalist
U
ملت گرای
egalitarian
U
تساوی گرای
communalist
U
اشتراکی گرای
individualist
U
فرد گرای
nudist
U
برهنگی گرای
sectarian
U
فرقه گرای
unitary
U
توحید گرای
individualists
U
فرد گرای
doctrinaire
U
ایین گرای
corrected azimuth
U
گرای تصحیح شده
regionalistic
U
منطقهای ناحیه گرای
reactionary
U
مخالفت گرای بی منطق
reactionaries
U
مخالفت گرای بی منطق
hygrophyte
U
گیاه رطوبت گرای
visionaries
U
الهامی رویا گرای
visionary
U
الهامی رویا گرای
regionalist
U
منطقهای ناحیه گرای
true azimuth
U
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
back azimuth method
U
گرای معکوس در اخراج اشعه
azimuth
U
گرای نجومی راس القدم
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
compass azimuth
U
گرای قطب نمای کشتی
imperialistic
U
استعمار گرای بهره جویانه
conversion angle
U
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
quixotic
U
ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
traditionalists
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
layihg azimuth
U
گرای روانه کردن لوله توپ
gyroscopes
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists
U
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarist
U
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscope
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ozone
U
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
introverts
U
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert
U
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...