Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
internee
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
internees
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
battery
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
squawking
U
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
squawk
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
manipulative deception
U
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
evader
U
گمشده جنگی در منطقه دشمن
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sweep
U
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
mopping up
U
پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
stay behind
U
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
target array
U
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
friendlier
U
خودی
friendliest
U
خودی
friendly
U
خودی
friendlies
U
خودی
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
upcourt
U
سبد خودی
insider
U
خودی خودمانی
self directed
U
پیش خودی
spontaneous
U
خود به خودی
insiders
U
خودی خودمانی
internal heating
U
گرمایش خودی
friendly forces
U
نیروهای خودی
we group
U
گروه خودی
in group
U
گروه خودی
homeling
U
بازیگر خودی
friendly state
U
کشور خودی
spontaneity
U
خود به خودی
homes
U
زمین خودی
relative
U
خودی نسبی
friendliest
U
نیروی خودی
friendly
U
نیروی خودی
familiar
U
مانوس خودی
home
U
زمین خودی
blue forces
U
نیروهای خودی
friendlies
U
نیروی خودی
friendlier
U
نیروی خودی
own goals
U
گل به دروازه خودی
own goal
U
گل به دروازه خودی
chicks
U
هواپیمای خودی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
spontaneous remission
U
بهبود خود به خودی
spontaneous recovery
U
بهبود خود به خودی
To assert oneself . To display ones merit .
U
خودی را نشان دادن
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
interference
U
مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
shore duty
U
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
critical build up resistance
U
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
ingross
U
جمع اوری کردن نیروی خودی
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
short round
U
گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
positive control
U
کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
icing
U
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
warned exposed
U
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
dispatch route
U
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
hovering acts
U
قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
touchdowns
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdown
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
infiltrates
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
regional
<adj.>
U
منطقه ای
sectors
U
منطقه
area
U
منطقه
shingles
U
منطقه
locale
U
منطقه
region
U
منطقه
regions
U
منطقه
locales
U
منطقه
areas
U
منطقه
belts
U
منطقه
territory
U
منطقه
local
<adj.>
U
منطقه ای
zone
U
منطقه
zones
U
منطقه
belted
U
منطقه
belt
U
منطقه
sector
U
منطقه
block
U
منطقه
blocked
U
منطقه
districts
U
منطقه
district
U
منطقه
territories
U
منطقه
blocks
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
defense sector
U
منطقه پدافندی
defense zone
U
منطقه پدافند
defiladed area
U
منطقه پوشیده
alternate aerodrome
U
منطقه فرودیدکی
area security
U
تامین منطقه
defended area
U
منطقه زیرپدافند
area search
U
کاوش منطقه
danger area
U
منطقه خطر
danger area
U
منطقه خطرناک
tropical
U
منطقه استوایی
danger zone
U
منطقه خطر
dead area
U
منطقه بیروح
dead spot
U
منطقه ساکت
regionalism
U
منطقه سازی
area of war
U
منطقه جنگ
area of war
U
منطقه نبرد
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
floral zone
U
منطقه گیاهی
forward area
U
منطقه جلو
weaving section
U
منطقه همبری
area of operation
U
منطقه عملیات
to move
[across]
U
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
area of influence
U
منطقه اثر
area of influence
U
منطقه نفوذ
area of fire
U
منطقه اتش
area interdiction
U
ممانعت در منطقه
area fire
U
تیر منطقه
firing area
U
منطقه تیراندازی
feasible region
U
منطقه امکانپذیر
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
zoning
U
منطقه بندی
high pressure area
U
منطقه پر فشار
destruction site
U
منطقه تخریب
dispersal area
U
منطقه پراکندگی
sector of responsibility
U
منطقه مسئولیت
area command
U
فرماندهی منطقه
zone of fire
U
منطقه تیر
area of responsibility
U
منطقه مسئولیت
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
exclusion area
U
منطقه ممنوعه
drop zone
U
منطقه فرود
lay by
U
منطقه توقف
cone of silence
U
منطقه کور
attacting zone
U
منطقه دروازه
contact area
U
منطقه تماس
buffer zones
U
منطقه تامین
buffer zones
U
منطقه پیشگیری
contact area
U
منطقه اخذتماس
buffer zone
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com