English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tenor U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
senses U معنی مفاد مدلول
sensed U معنی مفاد مدلول
sense U معنی مفاد مدلول
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
estreat U رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
arraign U احضار متهم زندانی به دادگاه جهت پاسخگویی به مفاد کیفرخواست تعقیب یا متهم کردن به طور اعم
supersedeas U دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
injunction U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
habeas corpus U دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
tenors U فحوا
scope U فحوا
purport U فحوا
tenor U فحوا
purported U فحوا
purports U فحوا
purporting U فحوا
purports U مدلول
contents U مدلول
purport U مدلول
purporting U مدلول
referent U مدلول
signified U مدلول
purported U مدلول
meaning U مفهوم فحوا
meanings U مفهوم فحوا
facsimiles U رونوشت عینی رونوشت
facsimile U رونوشت عینی رونوشت
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
contenting U مفاد
intent U مفاد
text U مفاد
content U مفاد
purporting U مفاد
context U مفاد
senses U مفاد
sensed U مفاد
purport U مفاد
texts U مفاد
contents U مفاد
interpretation U مفاد
contexts U مفاد
purposes U مفاد
purpose U مفاد
significance U مفاد
sense U مفاد
interpretations U مفاد
signification U مفاد
meaning U مفاد
disposittions U مفاد
purports U مفاد
tenor U مفاد
tenors U مفاد
purported U مفاد
contexture U مفاد
meanings U مفاد
substance U مفاد مفهوم
substances U مفاد مفهوم
scope U منظور مفاد
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
subsistance U جوهر مفاد
purporst U مفاد ادعا
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
algebraic language U زبان با مفاد آزاد
promulgation of treaty U اعلام مفاد معاهده
at the specified tenor U بر حسب مفاد مشخص
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branches U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address U قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
transcripts U رونوشت
transcript U رونوشت
repeats U رونوشت
copies U رونوشت
repeat U رونوشت
carbon copy U رونوشت
copy U رونوشت
copied U رونوشت
carbon copies U رونوشت
copying U رونوشت
immediate U دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
transcribes U رونوشت برداشتن
facsimile U رونوشت مصدق
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribe U رونوشت برداشتن
transcript U نسخه رونوشت
letter book U رونوشت نامه
counterparts U همکار رونوشت
letter book U کتاب رونوشت
facsimile U رونوشت گرفتن
memory dump U رونوشت ازحافظه
exact copy U رونوشت عین
transcripts U نسخه رونوشت
dump U رونوشت انباشتن
carbon copies U رونوشت کاربنی
make a copy of U رونوشت برداشتن
office copy U رونوشت مصدق
certified copy U رونوشت مصدق
carbon copy U رونوشت کاربنی
counterpart U همکار رونوشت
cetified copy U رونوشت مصدق
facsimiles U رونوشت گرفتن
transcribing U رونوشت برداشتن
facsimiles U رونوشت مصدق
replication U رونوشت دفاع
transcription U سواد برداری رونوشت
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
deed of poll U سند بدون رونوشت
transcriptions U سواد برداری رونوشت
true copy U رونوشت مطابق با اصل
facsimiles U رونوشت عینی نمابرد
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
facsimile U رونوشت عینی نمابرد
certified copy U رونوشت گواهی رسمی شده
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
microcopy U رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
copy of his letter is here with enclosed U رونوشت نامه وی ضمیمه است
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
disaster dump U رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
general act U قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
probate U تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
tribunals U دادگاه
tribunal U دادگاه
courthouses U دادگاه
forum U دادگاه
forums U دادگاه
judgement hall U دادگاه
judgement seat U دادگاه
court of justice U دادگاه
court division U دادگاه
courthouse U دادگاه
court U دادگاه
courts U دادگاه
courtroom U دادگاه
courtrooms U دادگاه
court of law U دادگاه
petty session U دادگاه سیار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com