Perdic | فانوس بدون خطر مخصوص معادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	davy U	فانوس بدون خطر مخصوص معادن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radio prospecting U	کشف معادن با رادیو
	surface digging U	استخراج معادن در سطح زمین
	A concession U	امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
	marsh gas U	گاز متان که در معادن ذغال سنگ وباتلاقهایافت میشود
	storage U	TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
	lantern U	فانوس
	lanthorn U	فانوس
	lanterns U	فانوس
	safety lamp U	فانوس
	burners U	فانوس
	burner U	فانوس
	lighthouse U	فانوس دریایی
	fire balloon U	فانوس هوایی
	combination lantern U	فانوس مرکب
	lighthouses U	فانوس دریایی
	fanal U	فانوس دریایی
	magic lanterns U	فانوس شعبده
	lamps U	فانوس درخشیدن
	magic lantern U	فانوس شعبده
	lantmagic U	فانوس شعبده
	lanternfolding U	فانوس فنری
	pharos U	فانوس دریایی
	louvre U	فانوس دودکش بخاری
	lightships U	کشتی فانوس دار
	louver U	فانوس دودکش بخاری
	lightship U	کشتی فانوس دار
	lanternist U	فانوس شعبده باز
	louvers U	فانوس دودکش بخاری
	floating light U	کشتی فانوس دار
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	shades U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	shadings U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	shade U	حباب چراغ یا فانوس اباژور
	will o the wisp U	روشنایی مردابی فانوس شیطان
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	lighthouse U	چراغ خانه برج فانوس دریایی
	lighthouses U	چراغ خانه برج فانوس دریایی
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	lanternpinion U	چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
	megascope U	یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
	death-lantern U	[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
	without any reservation U	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
	informally U	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
	unformed U	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	flattest U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	flat U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	independently U	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
	of no interest U	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
	Taoism U	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	parataxis U	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
	lynch law U	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
	offhand U	بدون مقدمه بدون تهیه
	unstressed U	بدون اضطراب بدون کشش
	unbranched U	بدون انشعاب بدون شعبه
	achylous U	بدون کیلوس بدون قیلوس
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	recoilless U	جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
	inoperculate U	بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	favorites U	مخصوص
	particulars U	مخصوص
	extra special U	مخصوص
	favourites U	مخصوص
	favourite U	مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	particular U	مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	specific U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	special U	مخصوص
	especial U	مخصوص
	special services U	خدمات مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	density U	جرم مخصوص
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	densities U	جرم مخصوص
	selective signalling U	ارتباط مخصوص
	special damage U	خسارت مخصوص
	unit weight U	وزن مخصوص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	special drawing right U	حق برداشت مخصوص
	marque U	مدل مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	specific weight U	وزن مخصوص
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	specific search U	شناسایی مخصوص
	valetdechambre U	پیشخدمت مخصوص
	game U	کامپیوتر مخصوص
	specific U	مخصوص معین
	specifics U	مخصوص معین
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	general U	معمولی و نه مخصوص
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	terminologies U	اصطلاح مخصوص
	terminology U	اصطلاح مخصوص
	bolt U	پیچ مخصوص قفل کردن در
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	generals U	معمولی و نه مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	favorite U	مخصوص سوگلی
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	exempted station U	یکان مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	specially U	مخصوص خاص
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	g man U	بازرس مخصوص
	heavy-duty U	مخصوص کارسنگین
	bluck density U	وزن مخصوص
	heavy duty U	مخصوص کارسنگین
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	proper U	مخصوص مقتضی
	special troops U	یکانهای مخصوص
	habiliments U	لباس مخصوص
	idiosyncrasies U	حال مخصوص
	chorea U	تشنج مخصوص
	dry gap bridge U	پل مخصوص اب بریدگی
	special U	مخصوص خاص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	idiosyncrasy U	حال مخصوص
	idoneous U	مختص مخصوص
	valet U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	valeted U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	armlet U	زرهء مخصوص دست
	valeting U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	anvil block U	سندان مخصوص اهنگری
	valets U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	attack cargo ship U	ناوحمل و نقل مخصوص تک
	nipple U	پستانک مخصوص شیربچه
	special jury U	هیئت منصفه مخصوص
	special libraries association U	انجمن کتابخانههای مخصوص
	special operations U	عملیات مخصوص یا ویژه
	slang U	بزبان یا لهجه مخصوص
	canalboat U	قایق مخصوص کانال
	built up edge U	لبه مخصوص نصب
	respective U	بترتیب مخصوص خود
	podium U	بالکن جایگاه مخصوص
	boot band U	کش مخصوص گتر شلوارنظامی
	bird cage U	ماسک مخصوص خط نگهدار
	nipples U	پستانک مخصوص شیربچه
	ashpit U	چاله مخصوص خاکستر
	special weapons U	جنگ افزار مخصوص
	tacamahac U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	tacamahaca U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	ducks U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	target arrow U	تیر مخصوص تیراندازی
	chancels U	جای مخصوص کشیش
	chancel U	جای مخصوص کشیش
	teleplay U	نمایشنامه مخصوص تلویزیون
	towline U	طناب مخصوص صیدبالن
	duckings U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	sign language U	زبان مخصوص کرها
	ducked U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	duck U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	sign languages U	زبان مخصوص کرها
	acetarious U	سبزیهای مخصوص سالاد
	subcaliber range U	میدان تیر مخصوص
	all weather hood U	کلاهک مخصوص هوا
	alemannic U	لهجهء مخصوص المانی
	specific electrical conductivity U	هدایت الکتریکی مخصوص
	silk U	نخ ابریشم مخصوص طراحی
	boudoirs U	اطاق کوچک مخصوص زن
	specific permeability U	قابلیت نفوذ مخصوص
	jargon U	اصطلاحات مخصوص یک صنف
	tramline U	خط مخصوص واگن برقی
	tramlines U	خط مخصوص واگن برقی
	gasket U	نوعی ابزار مخصوص
	gaskets U	نوعی ابزار مخصوص
	boudoir U	اطاق کوچک مخصوص زن
	spitton U	فرف مخصوص تف کردن
	skeeter U	قایق مخصوص روی یخ
	cargo liners U	خط کشتیرانی مخصوص بار
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	lecterns U	میز مخصوص قرائت