English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subjective U فاعلی خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nominative U حالت فاعلی فاعلی
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
nominative case U حالت فاعلی
subjectivity U فاعلی بودن
intersubjective U چند فاعلی
active participial abjective U صفت اسم فاعلی
tribade U همجنس خواه فاعلی
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
active participial abjective U اسم فاعلی که بطورصفات بکار رود
nominative subject U اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
private line U خط خصوصی
informal U خصوصی
privates U خصوصی
subrosa U خصوصی
personal U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
private U خصوصی
jackes U خصوصی
necessary house U خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private deed U سند خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private law U حقوق خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private company U شرکت خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
in petto U بطور خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
passkey U کلید خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
privatises U خصوصی کردن
privatising U خصوصی کردن
privatization U خصوصی کردن
privatize U خصوصی کردن
privatized U خصوصی کردن
privatizes U خصوصی کردن
privatizing U خصوصی کردن
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
privatised U خصوصی کردن
private eyes U کارآگاه خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
relator U مدعی خصوصی
relator U شاکی خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
private investigator U کاراگاه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
casket U نامه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
party lines U خط خصوصی تلفن
private enterprise U شرکت خصوصی
privately U بطور خصوصی
private sector U بخش خصوصی
closets U گنجه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
caskets U نامه خصوصی
tutor U معلم خصوصی
tutors U معلم خصوصی
tutored U معلم خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
personal U منقول خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
paticular U خصوصی بابت
closet U گنجه خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
tutored U درس خصوصی دادن به
tutors U درس خصوصی دادن به
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
tutorial U درس خصوصی دادن به
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
backside U عقب هر چیزی خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
tutorials U درس خصوصی دادن به
jurists U متخصص حقوق خصوصی
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
to give private lessons U درس خصوصی دادن
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
pabx U Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect U نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off . U به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com