Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intercolumniation
U
فاصله گذاری بین ستونها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dutter
U
فاصله ستونها
spacing
U
فاصله گذاری
paragraph
U
فاصله گذاری کردن
paragraphs
U
فاصله گذاری کردن
space mark
U
علامت فاصله گذاری
diastyle
U
[فاصله گذاری بین ستون ها]
ditriglyph
U
[فاصله گذاری بین ستون ها]
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
column splice
U
وصله ستونها
corsa
U
[پیشانی در گچ بری سر ستونها]
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
column bases plates
U
صفحات تقسیم فشارپای ستونها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
intercolumniation
U
دهنه بین ستونها بر حسب قطر ستون
purline
U
قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
risers
U
انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
inscribed
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribing
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
rows
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
tele
U
فاصله
blank character
U
فاصله
spaces
U
فاصله
single space
U
تک فاصله تو هم
equidistant
U
هم فاصله
diastema
U
فاصله
unremittingly
U
بی فاصله
space
U
جا فاصله
spaces
U
جا فاصله
space
U
فاصله
per saltum
U
بی فاصله
interregnums
U
فاصله
lengths
U
فاصله
length
U
فاصله
interregnum
U
فاصله
interregna
U
فاصله
distance
U
فاصله
space bar
U
فاصله زن
distances
U
فاصله
hiatus
U
فاصله
ranges
U
فاصله
en dash
U
خط فاصله ان
em dash
U
خط فاصله ام
intermezzo
U
فاصله
intermittence
U
فاصله
clearance
U
فاصله
interval
U
فاصله
gaps
U
فاصله
ranged
U
فاصله
spacing
U
فاصله
range
U
فاصله
head space
U
فاصله سر
blankest
U
فاصله
gap
U
فاصله
discontinuance
U
فاصله
blank
U
فاصله
light gap
U
فاصله نور
distance meter
U
فاصله سنج
haul distance
U
فاصله حمل
confidence interval
U
فاصله اعتماد
piston clearnce
U
فاصله پیستون
confidence interval
U
فاصله اطمینان
input gap
U
فاصله اولیه
lattice spacing
U
فاصله شبکه
polar distance
U
فاصله قطبی
hard space
U
فاصله واصل
river
U
فاصله سفید
ignition gap
U
فاصله جرقه
removed
U
فاصله خانوادگی
frequency distance
U
فاصله فرکانس
coherence distance
U
فاصله همدوسی
head space
U
فاصله سر تیربار
frequency spacing
U
فاصله فرکانس
keyspace
U
فاصله کلیدی
known distance
U
فاصله معلوم
intervalometer
U
فاصله سنج
interval confidence
U
فاصله اطمینان
rivers
U
فاصله سفید
focal distance
U
فاصله کانونی
normal interval
U
فاصله معمولی صف
line spacing
U
فاصله سطرها
magnet gap
U
فاصله هوایی
focal length
U
فاصله کانونی
line to line spacing
U
فاصله سطور
spaced
U
فاصله دار
line spacing
U
فاصله خطوط
fiducial interval
U
فاصله اطمینان
f. distance or length
U
فاصله کانونی
ignition spark gap
U
فاصله جرقه
mode interval
U
فاصله نما
infighting
U
نبرد در فاصله کم
interspace
U
فاصله مدت
interval
U
فاصله زمانی
interval
U
فاصله تاکتیکی
deflationary gap
U
فاصله تنزلی
diatessaron
U
فاصله یک چهارم
dead rise
U
فاصله مرده
line spacing
U
فاصله سطر
spaces
U
فاصله گذاشتن
vertical interval
U
فاصله عمودی
white space
U
فاصله سفید
interstice
U
ترک فاصله
clearance
U
فاصله باز
period/stretch/lapse of time
U
فاصله زمان
time period
U
فاصله زمان
period
U
فاصله زمان
time span
U
فاصله زمان
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
unit distance
U
با فاصله واحد
space
U
فاصله مدت
space
U
جا فاصله مدت
space
U
فاصله گذاشتن
tooth gap
U
فاصله دندانه
track pitch
U
فاصله شیار
tritone
U
فاصله سه اهنگ
tritone
U
فاصله سه گام
angular distance
U
فاصله زاویهای
interlude
U
بادخور فاصله
interim
U
فیمابین فاصله
elongation
U
فاصله زاویهای
focussing
U
فاصله کانونی
focusses
U
فاصله کانونی
focussed
U
فاصله کانونی
focuses
U
فاصله کانونی
focused
U
فاصله کانونی
focus
U
فاصله کانونی
interludes
U
بادخور فاصله
time lag
U
فاصله زمانی
light gap
U
فاصله روشنایی
spacing
U
فاصله بندی
gulfs
U
فاصله زدوری
gulf
U
فاصله زدوری
spaces
U
جا فاصله مدت
time out
U
وقفه فاصله
time lags
U
فاصله زمانی
leading
U
فاصله خطوط
interrupted
U
فاصله دار
interval
U
فاصله
[ریاضی]
spaces
U
فاصله مدت
sight distance
U
فاصله دید
center distance
U
فاصله مرکزی
spanned
U
فاصله معین
shouting distance
U
فاصله صدا رس
space condition
U
حالت فاصله
center distance
U
فاصله ازمرکز
shim
U
فاصله پرکن
lapsing
U
فاصله زمانی
space condition
U
شرط فاصله
space bar
U
فاصله گذار
distant
U
فاصله دار
intermission
U
فاصله عود
signal distance
U
فاصله علامتی
social distance
U
فاصله اجتماعی
class interval
U
فاصله طبقه
soft carriage return
U
خط فاصله خالی
span
U
فاصله معین
intermissions
U
فاصله عود
lapses
U
فاصله زمانی
lapse
U
فاصله زمانی
vacations
U
فاصله دو اجلاس
stadimeter
U
فاصله یاب
vacation
U
فاصله دو اجلاس
blank character
U
دخشه فاصله
spans
U
فاصله معین
subinterval
U
فاصله فرعی
telemeter
U
فاصله سنج
terraces spacing
U
فاصله تراسها
time interval
U
فاصله زمانی
spacing bias
U
پیشقدر فاصله
respite _
U
فاصله استراحت
range meter
U
فاصله سنج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com