English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
span U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanning U فاصله دو تکیه گاه تیر
spans U فاصله دو تکیه گاه تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
Other Matches
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
loll U لم تکیه
accumbency U تکیه
emphasis U تکیه
enclitic U بی تکیه
accenting U تکیه
recumbency U تکیه
unaccented U بی تکیه
leaning U تکیه
leanings U تکیه
lolls U لم تکیه
lolling U لم تکیه
lolled U لم تکیه
accent U تکیه
reliance U تکیه
atonic U بی تکیه
accented U تکیه
accents U تکیه
anchoring U تکیه گاه
anchors U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
anchorage U تکیه گاه
heel rest تکیه گاه
catch-phrase U تکیه کلام
propping U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
prop U تکیه گاه
catch-phrases U تکیه کلام
anchorages U تکیه گاه
saddle bearer U تکیه گاه
boilerplate U تکیه کلام
bolster U تکیه دادن
insisting U تکیه کردن بر
bolstered U تکیه دادن
insisted U تکیه کردن بر
bolsters U تکیه دادن
insist U تکیه کردن بر
to base one self U تکیه کردن
stand U تکیه گاه
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
to throw oneself on U تکیه کردن بر
insists U تکیه کردن بر
bridge seat U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
mahlstick U تکیه دست
counterfort U دیوار تکیه
reclines U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
stay U تکیه مهار
stayed U تکیه مهار
recline U تکیه کردن
support U تکیه گاه
support bearing U تکیه گاه
arm rest U تکیه گاه
relying U تکیه کردن
support roller U تکیه گاه
leans U تکیه زدن
bearing U تکیه گاه
leans U تکیه کردن
accentual U تکیه دار
leaned U تکیه زدن
slump over U تکیه زدن
leaned U تکیه کردن
rest U تکیه گاه
rely U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
relied U تکیه کردن
postpositive U الحاقی و بی تکیه
backrest U تکیه گاه
point of support U تکیه گاه
lean U تکیه کردن
lean U تکیه زدن
rests U تکیه دادن
rests U تکیه گاه
rest U تکیه دادن
fulcrum U تکیه گاه
hinged support U تکیه گاه مفصلی
free support U تکیه گاه ازاد
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
slogan U تکیه کلام شعار
accentually U مطابق تکیه صدا
slogans U تکیه کلام شعار
arch abutment U تکیه گاه قوس
abutment U تکیه گاه نیمپایه
support conditions U شرایط تکیه گاهی
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
armpit U تکیه گاه ارنج
accumbent U تکیه دار خوابیده
accumbent U تکیه کننده سرغذا
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
support pression U فشار تکیه گاه
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
rests U تکیه گاه استراحت
rest U تکیه گاه استراحت
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
armpits U تکیه گاه ارنج
support U تکیه گاه پایه
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
simple support U تکیه گاه ساده
leaned U تکیه دادن بطرف
lateral support U تکیه گاه جانبی
seat bars U میلههای تکیه گاه
lean U تکیه دادن بطرف
journal U تکیه گاه اصلی
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
movable support U تکیه گاه متحرک
bench wall U دیوار تکیه گاه
bearing width U عرض تکیه گاه
journals U تکیه گاه اصلی
propped U تیر شمع تکیه
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
direct support U تکیه گاه بی واسطه
restraining support U تکیه گاه گیردار
bearing plate U صفحه تکیه گاه
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
leans U تکیه دادن بطرف
fixed support U تکیه گاه گیردار
propping U تیر شمع تکیه
core print U تکیه گاه ماهیچه
lateral support U تکیه گاه کناری
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
prop U تیر شمع تکیه
solid support U تکیه گاه جامد
bearing stress U تنش تکیه گاهی
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bow hand U دسته تکیه گاه
bearing pile U تکیه گاه پایه کوب
catchword U تکیه سخن مفتاح کلام
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
accubation U تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
bossing U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretchers U تکیه گاه پای پاروزن
stiffened at the supports U تقویت شده در تکیه گاهها
bosses U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
accentually U بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
stretcher U تکیه گاه پای پاروزن
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
support U تکیه گاه تصدیق کردن
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
staddle U چوب دستی تکیه گاه
barytone U کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
accentuation U بکار بردن ایین تکیه صدا
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
arrow rest U تکیه گاه تیر روی کمان
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
simply supported deep beam U تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
be raise to the bench U بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
fulcrum U تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
flying buttresses U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com