English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
building material U مصالح ساختمانی
site U کارگاه ساختمانی
sited U کارگاه ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
building site U کارگاه ساختمانی
building sites U کارگاه ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
materials U مصالح
material U مصالح
donors U مصالح
donor U مصالح
mantling U مصالح
compromiser U مصالح
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
talus meterial U مصالح سنگریز
hard core U مصالح اوار
testing of materials U ازمایش مصالح
material U مصالح ساختمان
waste material U مصالح وازده
binding material U مصالح چسبنده
coated materials U مصالح اغشته
ballast U مصالح شسته
impervious materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
endurance limit U حد دوام مصالح
material U جنس مصالح
hard core U مصالح تخریب
flooring U مصالح کف سازی
considerations of public interest U مصالح مرسله
paving U مصالح سنگفرش
engineering material U مصالح مهندسی
building material U مصالح ساختمان
foundation materials U مصالح پی سازی
ballast U مصالح شکسته
materials U جنس مصالح
materials U مصالح ساختمان
impermeable materials U مصالح ناتراوا
stuff U جنس مصالح
rubble hard core U مصالح تخریب
aggregate U مصالح دانهای
material testing U ازمایش مصالح
rubble hard core U مصالح اوار
stuffed U جنس مصالح
stuffs U جنس مصالح
reason of state U مصالح عمومی
sealing compound U مصالح سیلکوت
permeable materials U مصالح تراوا
aggregates U مصالح دانهای
road making material U مصالح راهسازی
strength of materials U مقاومت مصالح
overburden U مصالح رویی
public interests U مصالح عامه
road making material U مصالح راه
masonry dam U سد با مصالح بنایی
reason of state U مصالح مملکتی
industrial unit U کارگاه
detective U کارگاه
workshops U کارگاه
plant U کارگاه
sculptors U کارگاه
sculptor U کارگاه
sculptoris U کارگاه
establishments U کارگاه
shopboard U کارگاه
atelier U کارگاه
field U کارگاه
shopped U کارگاه
shops U کارگاه
workhouse U کارگاه
workhouses U کارگاه
fielded U کارگاه
fields U کارگاه
plants U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
workshop U کارگاه
detectives U کارگاه
establishment U کارگاه
shop U کارگاه
transferor U مصالح انتقال دهنده
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
brick masonary channel U کانال با مصالح اجری
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
aggregates U مصالح دانه بندی
coated materials U مصالح اندود شده
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregate U مصالح دانه بندی
ballast U شن ریزی مصالح شکسته
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
roofing U مصالح ساختن بام
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
brick ballast U مصالح شکسته اجری
florring U مصالح فرش اطاق
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
masonery bond U بست مصالح بنایی
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
sheeting U مصالح ورق سازی
shop U کارگاه تعمیرگاه
looming U کارگاه بافندگی
site manager U رئیس کارگاه
lathe shop U کارگاه تراشکاری
artist's workshop studio U کارگاه هنری
engineering workshop U کارگاه صنعتی
looms U کارگاه بافندگی
site clearance U تخلیه کارگاه
field shop U کارگاه صحرایی
assembly shop U کارگاه مونتاژ
welding shop U کارگاه جوشکاری
deadman U کارگاه برفی
plants U تجهیزات کارگاه
plant U تجهیزات کارگاه
shops U کارگاه تعمیرگاه
cottage industries U کارگاه خانگی
smith's shop U کارگاه اهنگری
works inspector U بازرس کارگاه
milling shop U کارگاه فرزکاری
loom U کارگاه بافندگی
shopped U کارگاه تعمیرگاه
loomed U کارگاه بافندگی
manufactory U کاردستی کارگاه
studios U کارگاه کارخانه
studio U کارگاه کارخانه
pilot plant U کارگاه نمونه
exhaust fan U هواکش کارگاه
studios U کارگاه هنری
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
studio U کارگاه هنری
job office U دفتر کارگاه
atelier U کارگاه هنری
cottage industry U کارگاه خانگی
production U فرآورده کارگاه
sheathing U مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
ticky-tacky [American E] U جنس بنجل [مصالح ساختمان]
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
selected fill U مصالح انتخابی برای خاکریزی
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
workshops U اتاق کار کارگاه
sweatshops U کارگاه بهره کشی
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
sweatshop U کارگاه بهره کشی
workshop U اتاق کار کارگاه
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
pattern shop U کارگاه مدل سازی
shipyard U کارگاه کشتی سازی
shipyards U کارگاه کشتی سازی
winding shop U کارگاه سیم پیچی
workroom U اتاق کار کارگاه
plant records U امار تجهیزات کارگاه
plant U محل کارخانه یا کارگاه
molding shop U کارگاه قالب گیری
plants U محل کارخانه یا کارگاه
pullery U کارگاه پوست تراشی
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
constructional U ساختمانی
structural U ساختمانی
structurally U ساختمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com