English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barrier spacing U فاصله بین موانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
entrammel U موانع
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
impedimenta U موانع قانونی
barrier plan U طرح موانع
economic friction U موانع اقتصادی
trade barriers U موانع تجاری
obstacle course U میدان موانع
impeachments of inheritance U موانع ارث
impeachments to marriage U موانع نکاح
impediments to marriage U موانع نکاح
impediments to inheritance U موانع ارث
the impediment of a road U موانع جاده
barrier tactics U فن استفاده از موانع
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
barrier patrol U گشتی مامور موانع
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
obstacle race U مسابقه دو با پرش موانع
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
the hurdles U اسپ دوانی با پرش از موانع
roundness U از بین بردن موانع جاده
hurdle race U اسب دوانی با پرش از موانع
reduction of road U از بین بردن موانع جاده
barrier material U مواد لازم برای ساختن موانع
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
underwater demolition U تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
distances U فاصله
gap U فاصله
blank character U فاصله
gaps U فاصله
space bar U فاصله زن
intermittence U فاصله
interval U فاصله
range U فاصله
ranged U فاصله
ranges U فاصله
tele U فاصله
length U فاصله
lengths U فاصله
unremittingly U بی فاصله
single space U تک فاصله تو هم
interregna U فاصله
interregnum U فاصله
interregnums U فاصله
equidistant U هم فاصله
hiatus U فاصله
spacing U فاصله
diastema U فاصله
blank U فاصله
spaces U فاصله
spaces U جا فاصله
blankest U فاصله
space U فاصله
space U جا فاصله
em dash U خط فاصله ام
en dash U خط فاصله ان
per saltum U بی فاصله
intermezzo U فاصله
discontinuance U فاصله
head space U فاصله سر
clearance U فاصله
distance U فاصله
time lags U فاصله زمانی
time lag U فاصله زمانی
interludes U بادخور فاصله
time out U وقفه فاصله
fiducial interval U فاصله اطمینان
shouting distance U فاصله صدا رس
focal distance U فاصله کانونی
gulf U فاصله زدوری
shim U فاصله پرکن
intervalometer U فاصله سنج
sight distance U فاصله دید
f. distance or length U فاصله کانونی
focal length U فاصله کانونی
hard space U فاصله واصل
soft carriage return U خط فاصله خالی
haul distance U فاصله حمل
head space U فاصله سر تیربار
ignition gap U فاصله جرقه
ignition spark gap U فاصله جرقه
infighting U نبرد در فاصله کم
input gap U فاصله اولیه
interspace U فاصله مدت
social distance U فاصله اجتماعی
interlude U بادخور فاصله
interim U فیمابین فاصله
interval confidence U فاصله اطمینان
signal distance U فاصله علامتی
frequency distance U فاصله فرکانس
frequency spacing U فاصله فرکانس
elongation U فاصله زاویهای
gulfs U فاصله زدوری
mode interval U فاصله نما
magnet gap U فاصله هوایی
line to line spacing U فاصله سطور
line spacing U فاصله خطوط
line spacing U فاصله سطر
line spacing U فاصله سطرها
confidence interval U فاصله اعتماد
coherence distance U فاصله همدوسی
piston clearnce U فاصله پیستون
polar distance U فاصله قطبی
center distance U فاصله مرکزی
center distance U فاصله ازمرکز
class interval U فاصله طبقه
close range U فاصله نزدیک
normal interval U فاصله معمولی صف
code distance U فاصله رمز
range meter U فاصله سنج
confidence interval U فاصله اطمینان
spacing U فاصله بندی
diatessaron U فاصله یک چهارم
distance meter U فاصله سنج
spacing U فاصله گذاری
known distance U فاصله معلوم
keyspace U فاصله کلیدی
dutter U فاصله ستونها
safe distance U فاصله بی خطر
interstice U ترک فاصله
dead rise U فاصله مرده
light gap U فاصله روشنایی
deflationary gap U فاصله تنزلی
light gap U فاصله نور
angular distance U فاصله زاویهای
respite _ U فاصله استراحت
lattice spacing U فاصله شبکه
blank character U دخشه فاصله
space U فاصله گذاشتن
white space U فاصله سفید
vertical interval U فاصله عمودی
unspaced practice U تمرین بی فاصله
spaced U فاصله دار
unit distance U با فاصله واحد
clearance U فاصله باز
tritone U فاصله سه گام
tritone U فاصله سه اهنگ
track pitch U فاصله شیار
tooth gap U فاصله دندانه
removed U فاصله خانوادگی
river U فاصله سفید
vacations U فاصله دو اجلاس
vacation U فاصله دو اجلاس
space U جا فاصله مدت
period U فاصله زمان
space U فاصله مدت
spaces U فاصله گذاشتن
spaces U جا فاصله مدت
time span U فاصله زمان
spaces U فاصله مدت
period/stretch/lapse of time U فاصله زمان
time period U فاصله زمان
intermission U فاصله عود
intermissions U فاصله عود
distant U فاصله دار
interval U فاصله زمانی
stadimeter U فاصله یاب
spanning U فاصله معین
focussing U فاصله کانونی
focuses U فاصله کانونی
subinterval U فاصله فرعی
spacing bias U پیشقدر فاصله
focusses U فاصله کانونی
focussed U فاصله کانونی
focused U فاصله کانونی
spanned U فاصله معین
lapse U فاصله زمانی
lapses U فاصله زمانی
lapsing U فاصله زمانی
span U فاصله معین
interval U فاصله [ریاضی]
interrupted U فاصله دار
space bar U فاصله گذار
leading U فاصله خطوط
terraces spacing U فاصله تراسها
time interval U فاصله زمانی
space condition U شرط فاصله
spans U فاصله معین
rivers U فاصله سفید
interval U فاصله تاکتیکی
focus U فاصله کانونی
space condition U حالت فاصله
telemeter U فاصله سنج
paragraphs U فاصله گذاری کردن
paragraph U فاصله گذاری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com