English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free board U فاصله بین اب و عرشه کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
deck cargo U بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
decks U عرشه کشتی
decked U عرشه کشتی
deck U عرشه کشتی
scuttlebutt U بشکه اب عرشه کشتی
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
deckhand U کارگر عرشه کشتی
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
sun deck U عرشه افتاب گیر کشتی
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
topmast U دومین دکل کشتی از عرشه
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
forecastle U قسمت جلو عرشه کشتی
foredeck U قسمت جلو عرشه کشتی
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
weather deck U عرشه بدون سقف کشتی
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
the deck was a U عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
guard U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guards U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
hull down U از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
deck house U اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
shrouded U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shroud U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone U سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
hatch way U روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
razee U کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
elevated d. U عرشه
deck U عرشه
deck U : عرشه
decked U : عرشه
decks U : عرشه
baldachin U عرشه
decked U عرشه
decks U عرشه
shipboard U عرشه
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
main stage U عرشه اصلی
well deck U عرشه بارگیری
decks U عرشه ناو
decked U عرشه ناو
deck U عرشه ناو
weather deck U عرشه باز
topside U در عرشه در راس
shipboard U عرشه ناو
flight decks U عرشه پرواز
on the deck U در روی عرشه
on deck U روی عرشه
topside U روی عرشه
topsides U در عرشه در راس
flight deck U عرشه پرواز
deck load U فرفیت عرشه
under deck U زیر عرشه
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
on the deck U روی عرشه ناو
flight deck U عرشه ناو هواپیمابر
deck cargo U بار روی عرشه
decks U عرشه دار کردن
flight decks U عرشه ناو هواپیمابر
deck pads U پادری عرشه ناو
below U قسمت زیر عرشه
deck alert U اماده باش عرشه
decked U عرشه دار کردن
main deck U عرشه اصلی ناو
deck U عرشه دار کردن
gunwale U لبه عرشه ناو
officer of the deck U افسر نگهبان عرشه ناو
board clamps U بست زنجیرهای عرشه ناو
hatched U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatches U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
deck alert U حالت اماده باش در روی عرشه
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
hatch U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
boom vang U طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
turtleback U لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
shrouded U طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shroud U طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
blank character U فاصله
clearance U فاصله
per saltum U بی فاصله
spacing U فاصله
distances U فاصله
distance U فاصله
range U فاصله
gaps U فاصله
gap U فاصله
hiatus U فاصله
unremittingly U بی فاصله
intermittence U فاصله
intermezzo U فاصله
lengths U فاصله
single space U تک فاصله تو هم
space bar U فاصله زن
tele U فاصله
head space U فاصله سر
equidistant U هم فاصله
interregnums U فاصله
interregnum U فاصله
interregna U فاصله
ranged U فاصله
ranges U فاصله
interval U فاصله
length U فاصله
em dash U خط فاصله ام
space U جا فاصله
en dash U خط فاصله ان
blank U فاصله
spaces U فاصله
space U فاصله
spaces U جا فاصله
discontinuance U فاصله
diastema U فاصله
blankest U فاصله
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
time period U فاصله زمان
interval confidence U فاصله اطمینان
tooth gap U فاصله دندانه
focussing U فاصله کانونی
ignition spark gap U فاصله جرقه
spaces U جا فاصله مدت
time span U فاصله زمان
ignition gap U فاصله جرقه
interrupted U فاصله دار
period U فاصله زمان
leading U فاصله خطوط
haul distance U فاصله حمل
hard space U فاصله واصل
keyspace U فاصله کلیدی
known distance U فاصله معلوم
frequency spacing U فاصله فرکانس
subinterval U فاصله فرعی
stadimeter U فاصله یاب
interim U فیمابین فاصله
interlude U بادخور فاصله
dead rise U فاصله مرده
head space U فاصله سر تیربار
interval U فاصله [ریاضی]
time interval U فاصله زمانی
magnet gap U فاصله هوایی
intervalometer U فاصله سنج
dutter U فاصله ستونها
terraces spacing U فاصله تراسها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com