English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graduate U فارغ التحصیل شدن
graduates U فارغ التحصیل شدن
graduating U فارغ التحصیل شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
graduate U فارغ التحصیل
graduates U فارغ التحصیل
graduating U فارغ التحصیل
valedictorian U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
graduation U اخذ درجه فارغ التحصیل شدن
academist U عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
alumna U دختر یا زن فارغ التحصیل
alumnus U فارغ التحصیل
gaduate U لیسانسیه فارغ التحصیل پیمانه درجه دار
gaduate U مشمول مالیات تصاعدی فارغ التحصیل شدن دوره اموزشگاهی رابپایان رساندن
Other Matches
alumni U پسریامردیکه دراموزشگاهی تحصیل کرده وازانجافارغ التحصیل شده
at leisure U فارغ
love less U فارغ از عشق
to be through U فارغ شدن
heart whole U فارغ از عشق
selfless U فارغ از خود
graduation U فارغ التحصیلی
disengaged U فارغ خالی
to get through with U فارغ شدن از
to be over the hump [American] <idiom> U از گرفتاری فارغ شدن
to be over the worst <idiom> U از گرفتاری فارغ شدن
to be off the hook <idiom> U از گرفتاری فارغ شدن
commencement U جشن فارغ التحصیلی
to be out of the woods <idiom> U از گرفتاری فارغ شدن
to come out of the woods <idiom> U از گرفتاری فارغ شدن
incogitant U بی خیال فارغ البال
On the occasion of the graduation ceremonies . U به منا سبت جشن فارغ التحصیلی
to put the kibsosh on any one U کسیرابوریاخاموش کردن کسیراشکست دادن وازدستش فارغ شدن
salutatorian U دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com