English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inimitability U غیر قابل تقلیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulative U تقلیدی
epigonous U تقلیدی
epigonic U تقلیدی
mocks U تقلیدی
mocking U تقلیدی
mocked U تقلیدی
mock U تقلیدی
imitative U تقلیدی
mimetic U تقلیدی
imitative arts U هنرهای تقلیدی
margarin U کره تقلیدی
imitative words U واژههای تقلیدی
immitation effect U اثر تقلیدی
margarine U کره تقلیدی
imitation U چیز تقلیدی بدلی
imitations U چیز تقلیدی بدلی
onomatopoeia U تسمیه تقلیدی صداواژه
onomatopoeic U به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
mimics U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
echoism U نام گذاری به تقلیدصدا تسمیه تقلیدی
mimicked U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimic U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimicking U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
Lambalo U لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
sensible U قابل درک قابل رویت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
achievable U قابل وصول قابل تفریق
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
sensible U قابل حس
abler U قابل
ablest U قابل
apt U قابل
qualified U قابل
incapable U نا قابل
capable U قابل
acceptor U قابل
good U قابل
able U قابل
soluble U قابل حل
dissoluble U قابل حل
solvable U قابل حل
thorough paced U قابل
noticeable U قابل توجه
variant U قابل تغییر
representable U قابل عرضه
removable U قابل رفع
regrettable U قابل تاسف
revealable U قابل مکاشفه
remissible U قابل اغماض
removable U قابل عزل
reasonable U قابل قبول
remittable U قابل پرداخت
remediable U قابل علاج
admirable <adj.> U قابل تحسین
returnable U قابل برگشت
justifiable U قابل توجیه
resistible U قابل مقاومت
reprouducible U قابل تولیدیاتناسل
substitutable U قابل تعویض
reproachable U قابل توبیخ
reparable U قابل جبران
renderable U قابل ارائه
reproducible U قابل تکثیر
repeatable U قابل تکرار
imaginable U قابل درک
detectable U قابل کشف
rentable U قابل اجاره
removable U قابل انتقال
negotiable U قابل انتقال
repairable U قابل جبران
restorable U قابل اعاده
negotiable U قابل معامله
negotiable U قابل مذاکره
respirable U قابل تنفس
apparent U قابل رویت
replaceable U قابل تعویض
allowable U قابل قبول
predictably U قابل پیشگویی
predictable U قابل پیشگویی
pursuable U قابل تعقیب
publishable U قابل نشر
decipherable U قابل استخراج
purchasable U قابل خریداری
navigable U قابل کشتیرانی
arable U قابل کشتکاری
quenchable U قابل جلوگیری
quizzable U قابل ریشخند
quodlibet U نکته قابل
quoteworthy U قابل اقتباس
audible U قابل شنوایی
audible U قابل شنیدن
prosecutable U قابل تعقیب
propagable U قابل تبلیغ
ponderable U قابل سنجش
pliable U قابل انعطاف
potable U قابل شرب
potatory U قابل شرب
predicable U قابل اسناد
pregnable U قابل ابستنی
prescriptible U قابل تجویز
preventable U قابل جلوگیری
preventible U قابل جلوگیری
producible U قابل تولید
adjustable U قابل تطبیق
adjustable U قابل تنظیم
identifiable U قابل شناسایی
promotable U قابل ترویج
propagable U قابل تکثیر
propagable U قابل ترویج
viable U قابل دوام
perceptible U قابل درک
recoupable U قابل جبران
refillable U قابل تعویض
reflexible U قابل انعکاس
pronounceable U قابل تلفظ
advisable U قابل توصیه
analogous U قابل قیاس
analogous U قابل مقایسه
detachable U قابل تجزیه
detachable U قابل تفکیک
combustible U قابل اشتعال
combustible U قابل احتراق
refractile U قابل انکسار
refrangible U قابل انکسار
registrable U قابل ثبت
regulable U قابل تعدیل
reconcilable U قابل تلفیق
ratable U قابل ارزیابی
attributable U قابل اسناد
practicable U قابل اجرا
sustainable U قابل تحمل
admirable <adj.> U قابل پسند
rebuttable U قابل رو کردن
verifiable U قابل بازبینی
verifiable U قابل رسیدگی
negligible U قابل اغماض
negligible U قابل فراموشی
rebuttable presumptions U احکام قابل رد
receivable U قابل قبول
reclaimable U قابل استرداد
reclaimable U قابل احیاء
registered U قابل اهمیت
reimbursable U قابل پرداخت
tractile U قابل اتساع
transformative U قابل تغییر
translatable U قابل ترجمه
translatable U قابل تعبیر
transferable U قابل انتقال
transferable U قابل ورابری
mobiles U قابل تحرک
mobiles U قابل حرکت
mobile U قابل تحرک
mobile U قابل حرکت
handy <adj.> U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
handier U قابل استفاده
transmissive U قابل انتقال
admissible U قابل قبول
arguable U قابل بحث
arguably U قابل بحث
believable U قابل قبول
salvageable U قابل نجات
changeable U قابل تغییر
amenable U قابل جوابگویی
plausible U قابل استماع
liable U قابل اطمینان
accountable U قابل توضیح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com