Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insurmountable
U
غیر قابل تفوق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preemimence
U
تفوق
preminence
U
تفوق
supremacy
U
تفوق
paramountcy
U
تفوق
transcendence
U
تفوق
ecellency
U
تفوق
transcendence or cy
U
تفوق
predominancy
U
تفوق
advantage
U
تفوق
pre-eminence
U
تفوق
hegemony
U
تفوق
superiority
U
تفوق
headships
U
تفوق
headship
U
تفوق
pre eminence
U
تفوق
predominance
U
تفوق
paramountey
U
تفوق
influences
U
برتری تفوق
overmatch
U
تفوق یافتن
fire superiority
U
تفوق اتش
dominate
U
تفوق یافتن
dominated
U
تفوق یافتن
dominates
U
تفوق یافتن
vantage
U
تفوق فرصت
excellence
U
خوبی تفوق
excelling
U
تفوق جستن بر
to gain the upper hand
U
تفوق جستن
excels
U
تفوق جستن بر
air superiority
U
تفوق هوایی
influencing
U
برتری تفوق
influenced
U
برتری تفوق
influence
U
برتری تفوق
ascendancy
U
سلطه تفوق
ascendency
U
سلطه تفوق
excel
U
تفوق جستن بر
excelled
U
تفوق جستن بر
humdingers
U
تفوق برجسته
domination
U
استیلا تفوق
masterdom
U
تسلط تفوق
superiority
U
ارشدیت تفوق
humdinger
U
تفوق برجسته
ascendance
U
تفوق برتری
prepotency
U
غلبه تفوق بسیار
ultramontane
U
تفوق مطلق پاپ
outnumbered
U
با تعدادزیادتر تفوق یافتن بر
outnumbering
U
با تعدادزیادتر تفوق یافتن بر
outnumbers
U
با تعدادزیادتر تفوق یافتن بر
out maneuver
U
تفوق جستن در مانور
outnumber
U
با تعدادزیادتر تفوق یافتن بر
scscalable
U
تفوق پذیر بالارفتنی
prevalence
U
تفوق درجه شیوع
insurmountably
U
بطور غیرقابل تفوق
surpass
U
بهتر بودن از تفوق جستن
superable
U
تفوق یافتنی فائق شدنی
surpasses
U
بهتر بودن از تفوق جستن
white supremacist
U
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
surpassed
U
بهتر بودن از تفوق جستن
henpeck
U
سعی کردن برای تفوق یافتن
white supremacy
U
تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
to get the upper hand
U
برتری جستن تفوق پیدا کردن
ultramontanism
U
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
sensible
U
قابل درک قابل رویت
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
apt
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
acceptor
U
قابل
qualified
U
قابل
sensible
U
قابل حس
able
U
قابل
incapable
U
نا قابل
ablest
U
قابل
good
U
قابل
capable
U
قابل
abler
U
قابل
soluble
U
قابل حل
thorough paced
U
قابل
solvable
U
قابل حل
enforceable
U
قابل اجراء
expendable
U
قابل خرج
serviceable
U
قابل استفاده
remarkable
U
قابل توجه
mibeable
U
قابل استخراج
minable
U
قابل استخراج
selectively
U
قابل انتخاب
selective
U
قابل انتخاب
merchantable
U
قابل فروش
merchantable
U
قابل معامله
realizable
U
قابل درک
digestible
U
قابل هضم
realizable
U
قابل تحقق
liveable
U
قابل زندگی
machinable
U
قابل تراش
macroscopic
U
قابل رویت
maintainable
U
قابل نگاهداری
representable
U
قابل عرضه
medicable
U
قابل معالجه
meltable
U
قابل ذوب
mentionable
U
قابل ذکر
mistakable
U
قابل اشتباه
mobilizable
U
قابل تجهیز
substitutable
U
قابل تعویض
nota bene
U
قابل توجه
repeatable
U
قابل تکرار
numerable
U
قابل شمارش
reparable
U
قابل جبران
observable
U
قابل مراعات
omissible
U
قابل حذف
repairable
U
قابل جبران
rentable
U
قابل اجاره
renderable
U
قابل ارائه
removable
U
قابل عزل
removable
U
قابل انتقال
separable
U
قابل تفکیک
venial
U
قابل عفو
drinkable
U
قابل اشامیدن
moot
U
قابل بحث
eligible
U
قابل انتخاب
negotiating
U
قابل انتقال
negotiates
U
قابل انتقال
negotiated
U
قابل انتقال
negotiate
U
قابل انتقال
moveable
U
قابل تغییر
multipliable
U
قابل تکثیر
multiplicable
U
قابل تکثیر
namable
U
قابل ذکر
knowable
U
قابل دانستن
inoculable
U
قابل تلقیح
interconvertible
U
قابل تبدیل
justifiable
U
قابل توجیه
investigable
U
قابل رسیدگی
inventible
U
قابل اختراع
inventible
U
قابل جعل
irrecusable
U
غیر قابل رد
resistible
U
قابل مقاومت
applicable
U
قابل اجراء
applicable
U
قابل اطلاق
excitable
U
قابل تحریک
inflammable
U
قابل اشتعال
reversible
U
قابل نقض
respirable
U
قابل تنفس
inquirable
U
قابل تحقیق
revocable
U
قابل رجوع
inspirable
U
قابل تنفس
insurable
U
قابل بیمه
revocable
U
قابل برگشت
revocable
U
قابل فسخ
revealable
U
قابل مکاشفه
returnable
U
قابل برگشت
restorable
U
قابل اعاده
permeable
U
قابل نفوذ
reprouducible
U
قابل تولیدیاتناسل
flammable
U
قابل اشتعال
reproducible
U
قابل تکثیر
trustworthy
U
قابل اعتماد
limpsy
U
قابل انحناء
limsy
U
قابل انحناء
reproachable
U
قابل توبیخ
sociable
U
قابل معاشرت
pivoting
U
قابل چرخش
livable
U
قابل زیستن
livable
U
قابل معاشرت
livable
U
قابل زندگی
liveable
U
قابل زیستن
liveable
U
قابل معاشرت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com