Perdic | غیر قابل اکتشاف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	inexplorable U	غیر قابل اکتشاف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	flux valve U	دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
	findings U	اکتشاف
	finding U	اکتشاف
	exploration U	اکتشاف
	discovery U	اکتشاف
	detection U	اکتشاف
	discoveries U	اکتشاف
	exploration U	کاوش اکتشاف
	probe U	اکتشاف جدید
	uncharted U	اکتشاف نشده
	surface detection U	اکتشاف سطحی
	probed U	اکتشاف جدید
	probes U	اکتشاف جدید
	eureka U	ابرازپیروزی از اکتشاف
	probability of detection U	احتمال اکتشاف
	scouted U	مامور اکتشاف
	prospectors U	اکتشاف کننده
	prospector U	اکتشاف کننده
	scouts U	مامور اکتشاف
	radio detection U	اکتشاف رادیویی
	scout U	مامور اکتشاف
	command active sonobuoy system U	وسیله اکتشاف زیردریایی
	reconnaissance U	بازدید مقدماتی اکتشاف
	acquisition radar U	رادار اکتشاف هدف
	prospects U	اکتشاف کردن مساحی
	prospecting U	اکتشاف کردن مساحی
	prospected U	اکتشاف کردن مساحی
	spelunker U	علاقمند به اکتشاف غار
	prospect U	اکتشاف کردن مساحی
	locator beacon U	برج اکتشاف هوایی
	fluxgate U	وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
	sounding rocket U	موشک اکتشاف تغییرات جوی
	detector paper U	کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
	radio detection U	در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
	magnetic anomaly detection gear U	دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
	acoustical surveillance U	اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
	spadat U	سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
	acoustic minehunting U	روش اکتشاف مین به طریق صوتی
	detector crayon U	مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
	fixer system U	سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
	fixer network U	شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
	subaqueous ranging U	طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
	spasur U	سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
	prevention of stripping U	ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
	antiwatching device U	ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
	recoverable item U	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
	friendly front end U	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
	archival quality U	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
	escrow U	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
	explored U	اکتشاف کردن کاوش کردن
	explore U	اکتشاف کردن کاوش کردن
	explores U	اکتشاف کردن کاوش کردن
	exploring U	اکتشاف کردن کاوش کردن
	presumable U	قابل استنباط قابل استفاده
	changeable U	قابل تعویض قابل تبدیل
	transferable U	قابل واگذاری قابل انتقال
	thankworthy U	قابل تشکر قابل شکر
	presentable U	قابل معرفی قابل ارائه
	tenable U	قابل مدافعه قابل تصرف
	presentable U	قابل نمایش قابل تقدیم
	achievable U	قابل وصول قابل تفریق
	elastic U	قابل کش امدن قابل انعطاف
	adducible U	قابل اضهار قابل ارائه
	observable U	قابل مشاهده قابل گفتن
	flexile U	قابل تغییر قابل تطبیق
	exigible U	قابل تقاضا قابل ادعا
	exigible U	قابل مطالبه قابل پرداخت
	combustible U	قابل سوزش قابل تراکم
	sensible U	قابل درک قابل رویت
	bilable U	قابل رهایی قابل ضمانت
	air picket U	هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
	capacity U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	capacities U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	obstructor U	وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
	visual display unit U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	visual display terminal U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	indiscoverable U	غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
	inconvertible U	غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
	irrefrangible U	غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
	floatable U	قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
	indemonstrable U	غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	inexplicably U	بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
	vendible U	قابل فروش جنس قابل فروش
	vendable U	قابل فروش جنس قابل فروش
	cleavable U	قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
	air transportable sonar U	سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
	thorough paced U	قابل
	dissoluble U	قابل حل
	ablest U	قابل
	capable U	قابل
	incapable U	نا قابل
	apt U	قابل
	sensible U	قابل حس
	able U	قابل
	abler U	قابل
	good U	قابل
	qualified U	قابل
	acceptor U	قابل
	solvable U	قابل حل
	soluble U	قابل حل
	liveable U	قابل زندگی
	adaptable U	قابل توافق
	merchantable U	قابل فروش
	selectively U	قابل انتخاب
	selective U	قابل انتخاب
	sociable U	قابل معاشرت
	realizable U	قابل درک
	mibeable U	قابل استخراج
	minable U	قابل استخراج
	drinkable U	قابل اشامیدن
	merchantable U	قابل معامله
	tolerable U	قابل قبول
	inflammable U	قابل اشتعال
	reproducible U	قابل تکثیر
	machinable U	قابل تراش
	macroscopic U	قابل رویت
	flammable U	قابل اشتعال
	maintainable U	قابل نگاهداری
	reproachable U	قابل توبیخ
	tolerable U	قابل تحمل
	medicable U	قابل معالجه
	meltable U	قابل ذوب
	mentionable U	قابل ذکر
	realizable U	قابل تحقق
	expendable U	قابل خرج
	namable U	قابل ذکر
	separable U	قابل تفکیک
	replaceable U	قابل تعویض
	venial U	قابل عفو
	repeatable U	قابل تکرار
	reparable U	قابل جبران
	repairable U	قابل جبران
	rentable U	قابل اجاره
	removable U	قابل عزل
	removable U	قابل انتقال
	multiplicable U	قابل تکثیر
	multipliable U	قابل تکثیر
	moveable U	قابل تغییر
	serviceable U	قابل استفاده
	mistakable U	قابل اشتباه
	eligible U	قابل انتخاب
	negotiating U	قابل انتقال
	negotiates U	قابل انتقال
	negotiated U	قابل انتقال
	substitutable U	قابل تعویض
	remarkable U	قابل توجه
	negotiate U	قابل انتقال
	mobilizable U	قابل تجهیز
	moot U	قابل بحث
	removable U	قابل رفع
	limpsey U	قابل انحناء
	inquirable U	قابل تحقیق
	restorable U	قابل اعاده
	justifiable U	قابل توجیه
	inspirable U	قابل تنفس
	insurable U	قابل بیمه
	interconvertible U	قابل تبدیل
	investigable U	قابل رسیدگی
	inventible U	قابل اختراع
	inventible U	قابل جعل
	respirable U	قابل تنفس
	permeable U	قابل نفوذ
	inoculable U	قابل تلقیح
	inheritable U	قابل توارث
	inflexional U	قابل صرف
	revocable U	قابل رجوع
	inferible U	قابل استنباط
	imaginable U	قابل درک
	inflamable U	قابل اشتعال
	detectable U	قابل کشف
	revocable U	قابل برگشت
	revocable U	قابل فسخ
	revealable U	قابل مکاشفه
	inflective U	قابل صرف
	returnable U	قابل برگشت
	resistible U	قابل مقاومت
	reversible U	قابل نقض
	applicable U	قابل اجراء
	reprouducible U	قابل تولیدیاتناسل
	pivoting U	قابل چرخش
	limpsy U	قابل انحناء
	limsy U	قابل انحناء
	livable U	قابل زیستن
	enforceable U	قابل اجرا
	enforceable U	قابل اجراء
	digestible U	قابل هضم
	livable U	قابل معاشرت
	livable U	قابل زندگی
	liveable U	قابل زیستن
	excitable U	قابل تحریک
	renderable U	قابل ارائه
	limit of inflammability U	حد قابل اشتعال
	noticeable U	قابل توجه
	irrecusable U	غیر قابل رد
	applicable U	قابل اطلاق
	regrettable U	قابل تاسف
	irrigable U	قابل ابیاری
	judicable U	قابل قضاوت
	justiciable U	قابل دادرسی