English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perfusion U غسل تعمید بوسیله اب پاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wet down U بوسیله اب پاشی خیس کردن
sprays U سم پاشی
spraying U سم پاشی
spray U سم پاشی
sand blasting U شن پاشی
sprinkling U آب پاشی
sprayed U سم پاشی
aspersion U اب پاشی و اب افشانی
mulching U مالچ پاشی
foam sprinkler system U شبکه کف پاشی
wet down U اب پاشی کردن
sand blasting U ماسه پاشی
sand dressing U ماسه پاشی
baiting U دانه پاشی
sand blasting practice U عملیات ماسه پاشی
sand blast nozzle U شیپوره ماسه پاشی
sand blast unit U واحد ماسه پاشی
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
baptism U تعمید
baptistry U تعمید
baptistery U تعمید
baptisms U تعمید
libations U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
sprinkled U گلنم زدن اب پاشی کردن
sprinkles U گلنم زدن اب پاشی کردن
sprinkle U گلنم زدن اب پاشی کردن
libation U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
Baptists U تعمید دهنده
pedobaptism U تعمید کودکان
baptised U تعمید دادن
baptized U تعمید دادن
baptising U تعمید دادن
baptises U تعمید دادن
baptisms U غسل تعمید
baptizing U تعمید دادن
baptize U تعمید دادن
christens U تعمید دادن
baptism U غسل تعمید
christened U تعمید دادن
christen U تعمید دادن
Baptist U تعمید دهنده
adopt تعمید دادن
baptistery U جای تعمید
baptizes U تعمید دادن
baptistry U جای تعمید
baptizer U دهندهء غسل تعمید
font U [حوض غسل تعمید]
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
baptismal U وابسته به غسل تعمید
baptism U ایین غسل تعمید و نامگذاری
adopts U تعمید دادن نام گذاردن
adopting U تعمید دادن نام گذاردن
baptisms U ایین غسل تعمید و نامگذاری
fontal U وابسته به حوض غسل تعمید
dips U تعمید دادن غوطه ور شدن
dip U تعمید دادن غوطه ور شدن
mennonite U فرقهای از مسیحیان مخالف تعمید
christening U مراسم تعمید ونامگذاری بچه
stirrup pump U تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
palingenesis U تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
godchildren U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchild U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
whereby U که بوسیله ان
by U بوسیله
per U بوسیله
of U بوسیله
via U بوسیله
by dint of U بوسیله
with U بوسیله
at the hand of U بوسیله
by the instrumentality of U بوسیله
perprep U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
per pais U بوسیله کشور
hydromancy U تفال بوسیله اب
by wire U بوسیله تلگراف
by depty U بوسیله نماینده
electrically U بوسیله برق
municipally U بوسیله شهرداری
per pais U بوسیله مملکت
by the f. U بوسیله لمس
intuitively U بوسیله درک مستقیم
pipage U ترابری بوسیله لوله
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
seagirt U محصور بوسیله دریا
windswept U بوسیله باد جاروشده
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
pours U تراوش بوسیله ریزش
aeromancy U تفال بوسیله هوا
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
electric chair U اعدام بوسیله برق
to scent out U بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
pipeage U ترابری بوسیله لوله
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
windblown U در حرکت بوسیله باد
pouring U تراوش بوسیله ریزش
hydrolyze U بوسیله اب تجزیه شدن
electromotive U متحرک بوسیله برق
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
eluviation U انتقال بوسیله بادوباران
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
dragonnades U بوسیله سواره نظام
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
hydromancer U تفال زننده بوسیله اب
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
postage U حمل بوسیله پست
in propria persona U بوسیله خود شخص
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churned U بوسیله اسباب گردنده
baptizes U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churns U بوسیله اسباب گردنده
baptises U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pour U تراوش بوسیله ریزش
churn U بوسیله اسباب گردنده
baptizing U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
poured U تراوش بوسیله ریزش
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
argon arc welding U جوش قوسی بوسیله گازارگون
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
hit wicket U انداختن میله بوسیله خودتوپزن
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
container transport U حمل و نقل بوسیله کانتینر
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
in law U خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
incuse U نقش شده بوسیله چکش
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
rocket propulsion U حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
cathodogeaph U بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
electrotype U بوسیله برق چاپ کردن
lure U بوسیله تطمیع بدام انداختن
electrometallurgy U ذوب فلزات بوسیله برق
carbon arcwelding U جوش قوسی بوسیله کربن
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
phonendoscope U اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
memoria technica U فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
intercommunication system U ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
lightproof U غیرقابل نفوذ بوسیله نور
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
lyophil U خشک شده بوسیله انجمادسخت
lyophiled U خشک شده بوسیله انجمادسخت
rainwash U شسته شده بوسیله باران
rainwash U شستشوی چیزی بوسیله باران
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
self-service U کمک بوسیله خود شخص
wirephoto U بوسیله بی سیم عکس فرستادن
nettles U بوسیله گزنه گزیده شدن
nettle U بوسیله گزنه گزیده شدن
self-appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
self appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
self service U کمک بوسیله خود شخص
by no one else U از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
luring U بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures U بوسیله تطمیع بدام انداختن
shield U بوسیله سپر حفظ کردن
shields U بوسیله سپر حفظ کردن
suicide bombing U قصد کشت بوسیله خودکشی
to buy something at an auction U چیزی را در [بوسیله] حراجی خریدن
soaks U بوسیله مایع اشباع شدن
soak U بوسیله مایع اشباع شدن
suicide attack U قصد کشت بوسیله خودکشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com