English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
evening naval twilight U غروب دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
evenfall U غروب
night U غروب
nights U غروب
sundown U غروب
evening U غروب
gloam U غروب
sunset U غروب
sunsets U غروب
dusk U هنگام غروب
vesper U غروب نمازمغرب
visible setting U غروب مرئی
westering U غروب کننده
go down U غروب کردن
even fall U اول غروب
vesper U ستاره غروب
theoretical setting U غروب نظری
moonset U غروب ماه
second dog watch U پاس غروب
sunsets U غروب افتاب
sunset غروب آفتاب
to go down U غروب کردن
cockshut U غروب افتاب
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
gloaming U غروب تاریک و روشن
hesper U مظهرستاره غروب یازهره
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
acronichal U فاهر شونده در غروب افولی
acronical U فاهر شونده در غروب افولی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
dog watch U پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
the sun is near setting U افتاب نزدیک بغروب کردن یانزدیک است غروب کند
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sharks U سگ دریایی
marines U دریایی
pelagian U دریایی
shark U سگ دریایی
sea U دریایی
saltier U دریایی
saltiest U دریایی
salty U دریایی
thalassic U دریایی
benthic U ته دریایی
seas U دریایی
nautical U دریایی
thalaesic U دریایی
dogfish U سگ دریایی
sea born U دریایی
naval U دریایی
marine U دریایی
sea pier U سد دریایی
maritime U دریایی
rock sucker U مارماهی دریایی
seaweeds U خزه دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
navies U نیروی دریایی
pharos U فانوس دریایی
marines U تفنگدار دریایی
pelagian U جانور دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
seaweed U جلبک دریایی
rover U دزد دریایی
on shore winds U باد دریایی
naval U نیروی دریایی
osprey U عقاب دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
sills U برامدگی دریایی
sill U برامدگی دریایی
paravane U اژدرمخرب دریایی
acaleph U گزنه دریایی
sea bass U گرگ دریایی
oceanophyte U گیاه دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
navies U ناوگان دریایی
marines U تکاور دریایی
seaweeds U سبزال دریایی
seaplane U هواپیمای دریایی
otters U سمور دریایی
hurricane lamps U چراغ دریایی
jellyfish عروس دریایی
hurricane lamp U چراغ دریایی
seaweeds U علف دریایی
marine U تفنگدار دریایی
marine U تکاور دریایی
seaplanes U هواپیمای دریایی
pigboat U زیر دریایی
gunnery U توپخانه دریایی
seaweed U خزه دریایی
seaweed U علف دریایی
navy U نیروی دریایی
seaweed U سبزال دریایی
seaweeds U جلبک دریایی
navy U ناوگان دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
medusa U ستاره دریایی
fish hawk U دال دریایی
flag officer U افسر دریایی
marooner U دزد دریایی
mark sensing U نشان دریایی
maritime trade U تجارت دریایی
floating trade U تجارت دریایی
floatplane U هواپیمای دریایی
fucus U کتانجک خس دریایی
sea pad U ستاره دریایی
finger fish U ستاره دریایی
hogfish U گراز دریایی
fairy bird U پرستوک دریایی
navy time U وقت دریایی
salangane U پرستوک دریایی
salangane U چلچله دریایی
scray U پرستوک دریایی
scray U چلچله دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
fanal U فانوس دریایی
maritime lien U امتیاز دریایی
maritime lien U برتری دریایی
geographical mile U میل دریایی
hydro aeroplane U هواپیمای دریایی
hydrographic chart U نقشه دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
marine forces U تفنگداران دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
kelp U اشنه دریایی
light house U چراغ دریایی
marine railway U ریل دریایی
marine regatta U ریل دریایی
holothurian U حلزون دریایی
gribble U موریانه دریایی
maritime law U قوانین دریایی
maritime law U حقوق دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
mariner's compass U قطبنمای دریایی
marine sand U ماسه دریایی
holothurian U راب دریایی
light house U فار دریایی
nautical almanac U زیج دریایی
oceanid U حوری دریایی
navy time U ساعت دریایی
naval war U جنگ دریایی
naval support U پشتیبانی دریایی
naval stores U کالای دریایی
naval port U بندر دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval forces U نیروهای دریایی
naval establishment U قسمت دریایی
asteroidea U ستارههای دریایی
neptunian U ابی دریایی
nix U حوری دریایی
ocean manifest U بارنامه دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
ocean current U جریان دریایی
notice to mariner U اگهی دریایی
notice to mariner U اعلان دریایی
alga U خزهء دریایی
algerine U دزد دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com