English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
griddle U غربال سیمی کارگران
griddles U غربال سیمی کارگران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
greyhounds U غربال سیمی
greyhound U غربال سیمی
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
screener U غربال چی
harp U غربال
riddles U غربال
jigger U غربال
screens U غربال
screen U غربال
ethmoid U غربال
riddle U غربال
screened U غربال
bar screen U غربال
mesh U غربال
meshes U غربال
meshing U غربال
screening, screenings U غربال
cribble U غربال
bunt U غربال
blue collar employees U کارگران
labours U کارگران
workers U کارگران
riddles U غربال کردن
gipsyhood U غربال بندی
screen grid U توری غربال
screening U غربال زنی
scalps U الک غربال
gipsify U غربال بندکردن
scalp U الک غربال
gipsydom U غربال بندی
riddle U غربال کردن
sieved U غربال کردن
winnow U غربال کردن
sieve U غربال کردن
thermal scanning U غربال گرمایی
sieves U غربال کردن
sieving U غربال کردن
labor service U اتحادیه کارگران
farm labors U کارگران کشاورزی
farm labors U کارگران مزارع
industrial workers U کارگران صنعتی
workforce U شمار کارگران
Company town U شهرک کارگران
wildcat strike <idiom> U اعتصاب کارگران
picket lines U صف کارگران اعتصابی
picket line U صف کارگران اعتصابی
labour union U اتحادیه کارگران
foremen U مباشر کارگران
skilled workers U کارگران متخصص
manual workers U کارگران دستکار
labor unions U اتحادیه کارگران
labor union U اتحادیه کارگران
labourunion U اتحادیه کارگران
dormitory-suburb U خوابگاه کارگران
foreman U مباشر کارگران
canvasses U الک یا غربال کردن
sieves U غربال الک کردن
He carries water in asieve. <proverb> U آب در غربال یمل مى کند.
coarse sieve U غربال سوراخ درشت
sieved U غربال الک کردن
sieving U غربال الک کردن
canvassing U الک یا غربال کردن
canvassed U الک یا غربال کردن
canvass U الک یا غربال کردن
sieve U غربال الک کردن
work people U کارگران طبقه کارگر
caboose U اطاق کارگران قطار
waterside workmen U کارگران کنار دریا
the men were locked out U در را بروی کارگران بستند
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
profit-sharing U سهم کارگران از سود
profit sharing U سهم کارگران از سود
greyhound U در تاوه پختن غربال کردن
gipsyism U غربال بندی اطواروحرکات کولی ها
greyhounds U در تاوه پختن غربال کردن
to unionise [British E] U متحد کردن [مثال کارگران]
All of the workers want to go. U تمام کارگران می خواهند بروند
to unionize [American E] U متحد کردن [مثال کارگران]
it spells ruin to the workmen U متضمن خانه خرابی کارگران است
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
wiry U سیمی
stringed U سیمی
barrack U منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
barracking U منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
truck system U اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
barracked U منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
double time U پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
cabled U طناب سیمی
wire drag U لاروب سیمی
wire core U مغزی سیمی
tightwire U طناب سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
three wire generator U دینام سه سیمی
wire hinge U لولای سیمی
wire netting U تور سیمی
wire rope U طناب سیمی
wire beater همزن سیمی
wirework U کارهای سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
open wire line U خط سیمی لخت
cable U طناب سیمی
wire gauze U توری سیمی
netting U تور سیمی
open wire line U خط سیمی هوایی
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
netting U شبکه سیمی
backstop U حصار سیمی
hawser U طناب سیمی
hawsers U طناب سیمی
stringed instruments U سازهای سیمی
fanner U غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
phantomed cable U کابل چهار سیمی
wire netting U بافت توری سیمی
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
beach matting U تور سیمی ساحلی
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
phantom circuit U مدار چهار سیمی
quadded cable U کابل چهار سیمی
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
screened U تور سیمی نصب کردن
screen U تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
screens U تور سیمی نصب کردن
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Most home helps prefer to live out. U بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
screens U تور سیمی پنجره توری دار
screened U تور سیمی پنجره توری دار
screen U تور سیمی پنجره توری دار
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
screen U الک کردن غربال کردن
screens U الک کردن غربال کردن
screening, screenings U الک کردن غربال کردن
screened U الک کردن غربال کردن
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com