Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
entremets
U
غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zero stage
U
طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
VBScript
U
مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
sparling
U
ماهی قزل الا دارای گوشت لذید
floats
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
graphics
U
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
overtime
U
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
api
U
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
U
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new-
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
sop
U
غذای مایع
antipasto
U
غذای اشتهااور
cornmeal
U
غذای ذرت
spirilual nutriment
U
غذای روحانی
sweetmeat
U
غذای شیرین
plant food
U
غذای گیاه
birdseed
U
غذای پرندگان
plant food
U
غذای گیاهی
chicken feed
U
غذای جوجه
potluck
U
غذای مختصر
seafood
U
غذای دریایی
when in season
U
غذای فصل
dinette
U
غذای گرم
dish of the day
U
غذای روز
luncheons
U
غذای مفصل
restorative food
U
غذای مقوی
meats
U
غذای اصلی
meat
U
غذای اصلی
entree
U
غذای اصلی
stinkpot
U
غذای بدبو
junk foods
U
غذای ناسالم
luncheon
U
غذای مفصل
sops
U
غذای مایع
health food
U
غذای سالم
health foods
U
غذای سالم
junk food
U
غذای ناسالم
shore dinner
U
غذای دریایی
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
boarded
U
غذای روی میز
Frozen meat ( food ) .
U
گوشت ( غذای ) یخ زده
Oily skin (food).
U
پوست ( غذای ) چرب
board
U
غذای روی میز
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
Good wholesome food .
U
غذای سالم وکامل
stenophagous
U
غذای محدود خوار
debilitant
U
غذای ضعیف کننده
chopsuey
U
نوعی غذای چینی
chow mein
U
نوعی غذای چینی
fondu
U
نوعی غذای سویسی
gastronomist
U
متخصص غذای لذیذ
set menu
U
صورت غذای هر روزه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
That was a very good meal.
غذای خیلی خوبی بود.
to toy with one's food
U
با غذای خود بازی کردن
progressive cookery
U
پخت تدریجی غذای یکان
Rice is a wholesome food .
U
برنج غذای کاملی است
sloshes
U
غذای چسبناک مشروب لزج
speciality of the house
U
غذای مخصوص طبخ منزل
slosh
U
غذای چسبناک مشروب لزج
bakemeat
U
شیرینی اردی غذای پخته
baked meat
U
شیرینی اردی غذای پخته
sloshing
U
غذای چسبناک مشروب لزج
food container
U
فرف غذای قابل حمل
mawkish
U
حالت تهوع نسبت به غذای بدمزه
underfeed
U
غذای غیر کافی خوردن یا دادن
agape
U
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
casserole
U
نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
casseroles
U
نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
succotash
U
غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
ravioli
U
نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
for half board
U
برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
I revisited her recipe.
U
من دستور کار
[غذای]
او
[زن]
را دوباره بکار بردم.
The food was not fit to eat.
U
غذای ناجوری بود ( قابل خوردن نبود )
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
broth
U
غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
puffs
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffing
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puff
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
received
U
معمولی
standards
U
معمولی
light water
U
اب معمولی
usu
U
معمولی
wonted
U
معمولی
normal
U
معمولی
longhand
U
خط معمولی
run-of-the-mill
<idiom>
U
معمولی
open cheque
U
چک معمولی
standard
U
معمولی
conventional
U
معمولی
routines
U
معمولی
routinely
U
معمولی
ordinary
U
معمولی
routine
U
معمولی
faceless
U
معمولی
copybook
U
معمولی
ferial
U
معمولی
standard bar
U
میله معمولی
ap seogi
U
ایستادن معمولی
ordinal type
U
نوع معمولی
man in the street
U
فرد معمولی
single precision
U
با دقت معمولی
workaday
U
معمولی عادی
white mulatto
U
توت معمولی
mass concrete
U
بتن معمولی
irregular
U
غیر معمولی
ranko
U
سرباز معمولی
undress
U
جامه معمولی
medium lampholder
U
سرپیچ معمولی
undresses
U
جامه معمولی
general
U
معمولی و نه مخصوص
undressing
U
جامه معمولی
normal
U
عادی معمولی
hepatica
U
غافث معمولی
civil time
U
ساعت معمولی
the a merchant
U
سوداگر معمولی
plain concrete
U
بتن معمولی
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
standard brick
U
اجر معمولی
wrought iron
U
اهن معمولی
rock brake
U
بسفایج معمولی
ambient
U
پس زمینه معمولی
normal interval
U
فاصله معمولی صف
rudas
U
پست معمولی
piper nigrum
U
فلفل معمولی
complement
U
تعارفات معمولی
complemented
U
تعارفات معمولی
complementing
U
تعارفات معمولی
normal good
U
کالای معمولی
common whipping
U
بست معمولی
onery
U
عادی معمولی
common link
U
حلقه معمولی
general cargo
U
کالای معمولی
American bond
U
آجرچینی معمولی
nonstandard
U
غیر معمولی
ordinary share
U
سهام معمولی
complements
U
تعارفات معمولی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
generals
U
معمولی و نه مخصوص
everyday
U
معمولی مبتذل
generals
U
کلی معمولی
common
U
معمولی متعارفی
standards
U
طبیعی یا معمولی
commonest
U
معمولی متعارفی
procedure message
U
پیام معمولی
meanest
U
پست معمولی
meaner
U
پست معمولی
mean
U
پست معمولی
ornery
U
عادی معمولی
charge hand
U
کارگر معمولی
commoners
U
معمولی متعارفی
ornary
U
عادی معمولی
street virus
U
ویروس معمولی
standard trench
U
سنگر معمولی
standard
U
طبیعی یا معمولی
unselected clay
U
خاک رس معمولی
standard gauge
U
اندازه معمولی
ordinary clay
U
خاک رس معمولی
ethyl alcohol
U
الکل معمولی
mulberry
U
توت معمولی
general
U
کلی معمولی
mulberries
U
توت معمولی
banal
U
مبتذل معمولی
standard motor
U
موتور معمولی
ethanol
U
الکل معمولی
commonplace
U
معمولی مبتذل
business
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
compiler
U
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
businesses
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
iterate
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
parameters
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
goto
U
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
supervisory
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
executive
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com