Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skiagraphy
U
عکس برداری ازسایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He is afraid of his own shadow.
ازسایه خودش می ترسد .
[خیلی ترسو است.]
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
embodiment
U
در برداری
vectors
U
برداری
decerebration
U
مخ برداری
vector
U
برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
swindle
U
کلاه برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
topectomy
U
تکه برداری
duplicate
U
نسخه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
stripping
U
قالب برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
vector power
U
توان برداری
ingathering
U
خرمن برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
mapping
U
نقشه برداری
metal cutting
U
براده برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
photogeny
U
عکس برداری
insurability
U
بیمه برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
denervation
U
عصب برداری
enervation
U
عصب برداری
extirpation
U
اندام برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
gaud
U
کلاه برداری
biopsy
U
بافت برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
topography
U
نقشه برداری
exploitation
U
بهره برداری
sampling
U
نمونه برداری
footsteps
U
گام برداری
footstep
U
گام برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
removal of chips
U
براده برداری
deafferentation
U
اوران برداری
samplery
U
نمونه برداری
treads
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
tread
U
گام برداری
metal cutting work
U
براده برداری
machining
U
براده برداری
utilization
U
بهره برداری
duplication
U
نسخه برداری
copies
U
کپی برداری
listing
U
سیاهه برداری
copy
U
نسخه برداری
copied
U
نسخه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
listings
U
سیاهه برداری
usage
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
frauds
U
کلاه برداری
surveys
U
نقشه برداری
copy
U
کپی برداری
copying
U
نسخه برداری
copying
U
کپی برداری
survey
U
نقشه برداری
surveyed
U
نقشه برداری
copies
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
fraud
U
کلاه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
decoding
U
رمز برداری
resultant
U
جمع برداری
marched
U
قدم برداری
march
U
قدم برداری
surveying
U
نقشه برداری
usages
U
بهره برداری ها
utilizations
U
بهره برداری ها
subordination
U
فرمان برداری
operation
U
بهره برداری
marches
U
قدم برداری
gain
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
marching
U
قدم برداری
gains
U
بهره برداری
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
operating cost
U
هزینه بهره برداری
safing
U
چاشنی برداری کردن
disk duplication
U
نسخه برداری از دیسک
operating budget
U
بودجه بهره برداری
dynamic dump
U
نسخه برداری پویا
maximum value
U
مقدار بهره برداری
leveling staff
U
ژالون نقشه برداری
flying levels
U
خط تراز نقشه برداری
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
ground survey
U
نقشه برداری زمینی
machinability
U
قابلیت براده برداری
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
machinable
U
قابل براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
incline bench
U
تخته وزنه برداری
i know you by your walk
U
من شما را از گام برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
machining time
U
زمان براده برداری
emergency operation
U
بهره برداری اضطراری
mapping
U
نقشه برداری کردن
field survey
U
نقشه برداری زمینی
disk copying
U
نسخه برداری از دیسک
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
topographical surveying
U
نقشه برداری ارتفاعی
to pace off
U
باگام برداری شمردن
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
surveyor's staff
U
ژالون نقشه برداری
replicable
<adj.>
U
قابل کپی برداری
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
weight program
U
تمرین وزنه برداری
surveying polygon
U
شبکه نقشه برداری
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
surveying insatrument
U
اسباب نقشه برداری
sand pit
U
گود ماسه برداری
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
sampling rate
U
نرخ نمونه برداری
ready for use
U
اماده بهره برداری
quick march
U
گام برداری تند
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
selective listing
U
سیاهه برداری گزیده
surveying error
U
خطای نقشه برداری
surveyers notebook
U
دفتر نقشه برداری
survey land
U
نقشه برداری زمین
survey control
U
کنترل نقشه برداری
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
split spoon
U
قاشق نمونه برداری
source listing
U
لیست برداری منبع
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
polling list
U
سیاهه نمونه برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
snatched
U
وزنه برداری یکضرب
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
royalty
U
حق بهره برداری از چیزی
tapping
U
بهره برداری کردن از
tapped
U
بهره برداری کردن از
tap
U
بهره برداری کردن از
auger
U
مته نمونه برداری
autopolling
U
خود نمونه برداری
exploits
U
بهره برداری کردن از
royalties
U
حق بهره برداری از چیزی
cannibalizing
U
محل قطعه برداری
cannibalizes
U
محل قطعه برداری
base cover
U
عکس برداری اولیه
bed load sampling
U
نمونه برداری از بار کف
cannibalized
U
محل قطعه برداری
cannibalize
U
محل قطعه برداری
cannibalising
U
محل قطعه برداری
snatches
U
وزنه برداری یکضرب
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
duplicators
U
ماشین نسخه برداری
duplicator
U
ماشین نسخه برداری
obediently
U
از روی فرمان برداری
gangs
U
مشی گام برداری
gang
U
مشی گام برداری
utilizing
U
بهره برداری کردن
utilizes
U
بهره برداری کردن
utilize
U
بهره برداری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com