English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
repercussion U عکس العمل واکنش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
backlash U عکس العمل سیاسی واکنش شدید
Other Matches
shortening reaction U واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
divert action U عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
commission fee U حق العمل
commissions U حق العمل
commissioning U حق العمل
brokerage U حق العمل
premiums U حق العمل
premium U حق العمل
factorage U حق العمل
brokage U حق العمل
commission U حق العمل
factorage U حق العمل کاری
reactions U عکس العمل
reflex force U فشارعکس العمل
reactive effect U عکس العمل
reactional U عکس العمل
rough and ready U سریع العمل
responded U عکس العمل
commission agent U حق العمل کار
factors U حق العمل کار
responds U عکس العمل
respond U عکس العمل
resilient U عکس العمل
commissioner U حق العمل کار
commissioners U حق العمل کار
prompts U عکس العمل
prompted U عکس العمل
reaction U عکس العمل
factor U حق العمل کار
prompt U عکس العمل
latency U دوره عکس العمل
response U عکس العمل به دلیلی
n address instruction U دستور العمل با N نشانی
commission U حق العمل مامور شدن
responses U عکس العمل به دلیلی
commissioning U حق العمل مامور شدن
modulus of subgrade reaction U ضریب عکس العمل
armature reaction U عکس العمل ارمیچر
coefficient of subgrade reaction U ضریب عکس العمل
background count U عکس العمل تشعشع
actual instruction U دستور العمل واقعی
commissions U حق العمل مامور شدن
reactors U عامل عکس العمل
reactor U عامل عکس العمل
on commission U بطورحق العمل کاری
immediate action U عکس العمل فوری
reaction U انفعال عکس العمل
reflexology U عکس العمل شناسی
transfer instruction U دستور العمل انتقال
reaction time U زمان عکس العمل
reflexes U عکس العمل غیرارادی
reactions U انفعال عکس العمل
reflex U عکس العمل غیرارادی
reflex force U نیروی عکس العمل
reaction equation U معادله عکس العمل
reaction curve U منحنی عکس العمل
rapid U سریع العمل چابک
pseudoinstruction U شبه دستور العمل
factors U حق العمل کار نماینده
factor U حق العمل کار نماینده
reaction force U نیروی عکس العمل
retaliation U عکس العمل متقابل
interaction U عکس العمل متقابل
reacts U عکس العمل نشان دادن
react U عکس العمل نشان دادن
returned U مراجعت کردن عکس العمل
reacted U عکس العمل نشان دادن
shiping agent U حق العمل کار بارگیری کشتی
reacting U عکس العمل نشان دادن
commissions U حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissions U حق العمل کاری امانت فروشی
return U مراجعت کردن عکس العمل
commission U حق العمل کاری امانت فروشی
commission U حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
returning U مراجعت کردن عکس العمل
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
commissioning U حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning U حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
returns U مراجعت کردن عکس العمل
acoustic circuit U مدار عکس العمل انفجار صوتی
responsive U دارای عکس العمل سریع جواب گو
boomeranging U عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomerangs U عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranged U عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomerang U عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
triggerman U ادمکش سریع العمل درمیان جماعت اوباش
deadbeat U زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeats U زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
operation U درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
antigen U مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
antigens U مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
interactive U پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
reaction time U زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
dummy U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
dummies U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
overall reaction U واکنش کل
reactance U واکنش
reactional U واکنش
consecutive reaction U واکنش پی در پی
rebounded U واکنش
rebounding U واکنش
response U واکنش
rebounds U واکنش
reactions U واکنش
rebound U واکنش
reflexes U واکنش
reflex U واکنش
reaction U واکنش
responses U واکنش
anthropomorphic software U نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
instantaneous reaction U واکنش انی
intermediate reaction U واکنش واسطه
instantaneous reaction U واکنش فوری
double-take U واکنش دوگانه
conversion reaction U واکنش تبدیلی
insertion reaction U واکنش جایگیری
homogeneous reaction U واکنش همگن
hikite U دست واکنش
favorskii reaction U واکنش فاروسکی
first order reaction U واکنش مرتبه یک
forward reaction U واکنش رفت
reaction equation U معادله واکنش
frequency response U واکنش بسامدی
exothermic reaction U واکنش گرماده
fugue reaction U واکنش گریز
grief reaction U واکنش سوگ
growth reaction U واکنش رشد
half reaction U نیم واکنش
haloform reaction U واکنش هالوفرم
response time U زمان واکنش
heat of reaction U گرمای واکنش
retroact U واکنش داشتن
heterogeneous reaction U واکنش ناهمگن
false reaction U واکنش کاذب
reformatsky reaction U واکنش رفرماتسکی
reaction threshold U استانه واکنش
reactant U واکنش کننده
reactant U واکنش دهنده
reaction chamber U اطاق واکنش
reaction coordinates U مختصات واکنش
reaction curve U منحنی واکنش
reactive U واکنش پذیر
reaction progress U پیشرفت واکنش
reaction products U فراوردههای واکنش
reactive U واکنش دار
reaction formation U واکنش وارونه
reaction graph U گراف واکنش
reaction key کلید واکنش
reactance U واکنش برق
rate of reaction U سرعت واکنش
irreflexive U بدون واکنش
mass reaction U واکنش کلی
reboant U دارای واکنش
reactivity U واکنش پذیری
net reaction U واکنش نتیجه
nuclear reaction U واکنش هستهای
stepping U جزء واکنش
step U جزء واکنش
overreaction U واکنش افراطی
photoperiodism U واکنش نوری
reaction time U زمان واکنش
quenching reaction U واکنش فرونشانی
reaction potential U پتانسیل واکنش
side-effects U واکنش ثانوی
chain reaction U واکنش زنجیرهای
addition reaction U واکنش افزایشی
alarm reaction U واکنش هشدار
aldol reaction U واکنش الدولی
antarafacial reaction U واکنش دوزخی
armature reaction U واکنش ارمیچر
chain reaction U واکنش زنجیری
double-takes U واکنش دوگانه
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
aldol condensation U واکنش الدولی
backward reaction U واکنش برگشت
witting reaction U واکنش ویتیگ
bandeung ryouic U نیرو- واکنش
bimolecular reaction U واکنش دو مولکولی
acid reaction U واکنش اسیدی
side-effect U واکنش ثانوی
conditioned response U واکنش شرطی
side effect U واکنش ثانوی
recoil U واکنش داشتن بر
recoiled U واکنش داشتن بر
recoiling U واکنش داشتن بر
recoils U واکنش داشتن بر
reactor U عامل واکنش
reactors U عامل واکنش
chain reactions U واکنش زنجیرهای
chain reactions U واکنش زنجیری
reacts U واکنش کردن
unimolecular reaction U واکنش تک مولکولی
exchanger reaction U واکنش تبادلی
substitution reaction U واکنش استخلافی
elimination reaction U واکنش حذفی
deferred reaction U واکنش معوق
side reaction U واکنش جانبی
delayed reaction U واکنش درنگیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com