Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adverse factors
U
عوامل نامساعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity of factor substitution
U
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
unfair
U
نامساعد
unfairly
U
نامساعد
unfavorable
U
نامساعد
disadvantageous
U
نامساعد
bad
U
نامساعد
inimical
U
نامساعد
disadvantageously
U
نامساعد
uncomfortably
U
نامساعد
unfriendly
U
نامساعد
unfavourable
U
نامساعد
ill minded
U
نامساعد
uncomfortable
U
نامساعد
adverse weather
U
هوای نامساعد
disadvantage
U
وضع نامساعد
foul weather
U
هوای نامساعد
adverse factors
U
شرایط نامساعد
unfavorable effect
U
اثر نامساعد
unfavorable trade
U
تجارت نامساعد
disadvantage
U
شرایط نامساعد
untoward
U
خود سر-نامساعد
disadvantages
U
وضع نامساعد
disadvantages
U
شرایط نامساعد
predicament
U
وضع نامساعد
predicaments
U
وضع نامساعد
ill favored
U
نامساعد نگون بخت
dyslogistic
U
دارای تذکرات نامساعد
An inclement wind .
U
باد مخالف(نامساعد )
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
m factors
U
عوامل ام
effects
U
عوامل
factor demand
U
تقاضای عوامل
total factor productivity
U
بازدهی کل عوامل
excusatory conditions
U
عوامل رافعه
elements of expense
U
عوامل هزینهای
technical data
U
عوامل فنی
factor price
U
قیمت عوامل
factor productivity
U
بازدهی عوامل
factor proportion
U
نسبت عوامل
psychological factors
U
عوامل روانی
natural agents
U
عوامل طبیعی
growth factors
U
عوامل رشد
human factor
U
عوامل انسانی
motivational factors
U
عوامل محرکه
institutional factors
U
عوامل نهادی
justificatory conditions
U
عوامل موجهه
variable factors
U
عوامل متغیر
complementary factors
U
عوامل مکمل
aerodynamic factors
U
عوامل ایرودینامیکی
constant factors
U
عوامل ثابت
balancing factors
U
عوامل جبرانی
agents of production
U
عوامل تولید
allocative factors
U
عوامل تخصیصی
production factors
U
عوامل تولید
factors of production
U
عوامل تولید
demand factors
U
عوامل تقاضا
weathering
U
اثر عوامل جوی
factor productivity
U
بهره دهی عوامل
ingredients
U
داخل شونده عوامل
fixed factor
U
عوامل تولید ثابت
ingredient
U
داخل شونده عوامل
retarding factors
U
عوامل کند کننده
polygene
U
عوامل توارثی غیرهمردیف
o technique
U
تحلیل عوامل زمانی
human factors engineering
U
مهندسی عوامل انسانی
market forces
U
عوامل موثردر بازار
aiming group
U
عوامل مثلث گیری
factor price equalization
U
برابرسازی قیمت عوامل
factor price distortions
U
انحراف قیمت عوامل
cryptovariable
U
عوامل متغیر رمز
elements of expense
U
عوامل تولید هزینه
diseconomies
U
عوامل زیان اور
factor analysis
U
تجزیه و تحلیل عوامل
factor cost line
U
خط هزینه عوامل تولید
competitive factors
U
عوامل محرک رقابت
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
mechanisms
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
factor markets
U
بازارهای عوامل تولید
mechanism
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
factor mobility
U
تحرک عوامل تولید
mobility of factors of production
U
تحرک عوامل تولید
fixed factor
U
عوامل ثابت تولید
inputs
U
عوامل تولید منابع
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
net factor income from abroad
خالص درآمد عوامل از خارج
variable factors
U
عوامل قابل تغییر تولید
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
non specific factors of production
U
عوامل غیر اختصاصی تولید
factor payments
U
پرداختهای عوامل تولید مانند
aerometeorograph
U
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
neutral technology
U
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
self buried
U
مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
mechanical powers
U
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
map k
U
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
columnar transposition
U
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
input output table
U
این جدول جریان عوامل تولید
unpredictable factors
U
عوامل غیر قابل پیش بینی
ceteris paribus
U
ثابت بودن تمام عوامل دیگر
shift forward
U
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
group dynamics
U
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
bleaching materiel
U
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
fog lookouts
U
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
eurytopic
U
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution
U
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
sound effects
U
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
fission products
U
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
m factors
U
عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
functional distribution
U
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
elements of weather
U
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
rug condition
U
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
MTA
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
planning factor
U
معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com