English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
towage U عوارض یدک کشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surcharge U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
surcharges U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
imposition U عوارض
imposition U عوارض فریب
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
rate U تندی سرعت عوارض
rates U تندی سرعت عوارض
tax U عوارض
taxed U عوارض
taxes U عوارض
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
toll U عوارض
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U عوارض راهداری
toll U عوارض عبور
tolling U عوارض
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U عوارض راهداری
tolling U عوارض عبور
tolls U عوارض
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور
contour U عوارض زمین
dues U عوارض
tollgate U محل پرداخت عوارض
tollhouse U محل پرداخت عوارض
tollhouses U محل پرداخت عوارض
feature U عوارض زمین عارضه
featured U عوارض زمین عارضه
features U عوارض زمین عارضه
featuring U عوارض زمین عارضه
rating U میزان عوارض
ratings U میزان عوارض
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
terrain U عوارض زمین
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
duty U عوارض گمرکی عوارض
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
complication U عوارض
complications U عوارض
due U عوارض
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
topography U تهیه نقشه از عوارض
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
berthage U عوارض اسکله
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour map U نقشه عوارض نما
customs duties U عوارض گمرکی
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
duty free U معاف از عوارض گمرکی
feature line U خط عوارض زمین
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
hydrography U ضبط عوارض ابی
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
infill U عوارض روی نقشه
key terrain features U عوارض حساس زمین
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
pipage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
pipeage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
plane table map U نقشه مسطحه عوارض نما
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
railroad tariff U عوارض راه اهن
rate of duty U نرخ عوارض
rates and taxes U عوارض ومالیات
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
scatt U مالیات عوارض
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
spillover costs U عوارض منفی خارجی
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
terrain features U عوارض زمین
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
tollbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
undulant U دارای عوارض پست و بلند
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
wharfage U عوارض باراندازی
Other Matches
ratepayer U عوارض دهنده
ratepayers U عوارض دهنده
byeffect U عوارض جانبی
customs duty U عوارض گمرکی
acoustics U علم عوارض شنوایی
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com