English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feature U عوارض زمین عارضه
featured U عوارض زمین عارضه
features U عوارض زمین عارضه
featuring U عوارض زمین عارضه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
difficult terrain U زمین دو عارضه
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
terrain U عوارض زمین
terrain features U عوارض زمین
contour U عوارض زمین
feature line U خط عوارض زمین
key terrain features U عوارض حساس زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
phenomenon U عارضه
accidents U عارضه
accident U عارضه
non essential U عارضی عارضه
accidents U عارضه صرفی
accident U عارضه صرفی
tax incidence U عارضه مالیات
man made feature U عارضه مصنوعی
duty U عوارض گمرکی عوارض
condition U عارضه شرطی کردن
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
taxes U عوارض
tax U عوارض
tolling U عوارض
imposition U عوارض
dues U عوارض
taxed U عوارض
complications U عوارض
due U عوارض
toll U عوارض
tolls U عوارض
complication U عوارض
phenomen U اصالت عرض اصالت عارضه
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
rating U میزان عوارض
rate of duty U نرخ عوارض
tolls U عوارض راهداری
ratepayers U عوارض دهنده
byeffect U عوارض جانبی
imposition U عوارض فریب
tolls U عوارض عبور
customs duties U عوارض گمرکی
ratepayer U عوارض دهنده
toll U عوارض عبور
berthage U عوارض اسکله
toll U عوارض راهداری
wharfage U عوارض باراندازی
scatt U مالیات عوارض
rates and taxes U عوارض ومالیات
customs duty U عوارض گمرکی
tolling U عوارض راهداری
tolling U عوارض عبور
ratings U میزان عوارض
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
contour map U نقشه عوارض نما
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
spillover costs U عوارض منفی خارجی
infill U عوارض روی نقشه
hydrography U ضبط عوارض ابی
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
acoustics U علم عوارض شنوایی
railroad tariff U عوارض راه اهن
duty free U معاف از عوارض گمرکی
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
towage U عوارض یدک کشی
tollhouse U محل پرداخت عوارض
tollgate U محل پرداخت عوارض
topography U تهیه نقشه از عوارض
rates U تندی سرعت عوارض
rate U تندی سرعت عوارض
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
tollhouses U محل پرداخت عوارض
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
plane table map U نقشه مسطحه عوارض نما
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
undulant U دارای عوارض پست و بلند
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
surcharge U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
surcharges U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
pipeage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
pipage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
tollbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
rooter U زمین کن
real estate U زمین
extra terrestrial U زمین
acres U زمین
aerospace U جو زمین
globe U زمین
graze U زمین
ground surface U کف زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
floor U کف زمین
ground line U خط زمین
tellus U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
land n U زمین
norland U زمین
acre U زمین
ground U کف زمین
floored U کف زمین
soil U زمین
land U زمین
ground U زمین
ground U : زمین
floor U کف زمین
soils U زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com