English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elemental U عنصری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
triad U سه عنصری
triads U سه عنصری
tetrad U چهار عنصری
scalar U ماتریس یک عنصری
elementarism U عنصری نگری
elemental analysis U تجزیه عنصری
elemental analysis U فراکافت عنصری [شیمی]
elemental analysis U آنالیز عنصری [شیمی]
transmutation U تبدیل عنصری بعنصر دیگری
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
service element U عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
dyad U اتم یامولکول یا عنصری که از دوواحد تشکیل شده است
silicon U عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
unpopulated U تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com