Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
encyclical
U
عمومی وابسته به بخشنامه پاپ
encyclicals
U
عمومی وابسته به بخشنامه پاپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hersey
U
بخشنامه
circulars
U
بخشنامه
circular
U
بخشنامه
circulation
U
جریان بخشنامه
circulations
U
جریان بخشنامه
circularize
U
بخشنامه فرستادن به
circular letter
U
بخشنامه اداری
circularize
U
بخشنامه صادرکردن
circulars
U
بخشنامه نشریه
circularize
U
بخشنامه کردن
circulates
U
بخشنامه کردن
circulated
U
بخشنامه کردن
circulate
U
بخشنامه کردن
circular
U
بخشنامه نشریه
encyclic
U
بخشنامه پاپ
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
directives
U
حکم امریه بخشنامه
directive
U
حکم امریه بخشنامه
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
generic
U
عمومی
generals
U
عمومی
general
U
عمومی
popular
U
عمومی
common
U
عمومی
common
U
:عمومی
commoners
U
:عمومی
commoners
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
commonest
U
عمومی
public
U
عمومی
outlining
U
خط عمومی
wide
U
عمومی
wider
U
عمومی
widest
U
عمومی
oecumenical
U
عمومی
universal
U
عمومی
hackneyed
U
عمومی
rife
U
عمومی
overt
U
عمومی
outlines
U
خط عمومی
outline
U
خط عمومی
general porpose
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
outlined
U
خط عمومی
ecumenic
U
عمومی
common user
U
عمومی
public interest
U
نفع عمومی
public image
U
تصور عمومی
GHQ
U
ستاد عمومی
public information
U
اطلاعات عمومی
public ownership
U
مالکیت عمومی
public order
U
نظم عمومی
public law
U
حقوق عمومی
public network
U
شبکه عمومی
burdens
U
هزینه عمومی
public interest
U
منافع عمومی
public goods
U
کالاهای عمومی
central war
U
جنگ عمومی
general reserve
U
احتیاط عمومی
checkup
U
معاینه عمومی
public library
U
کتابخانه عمومی
collective call sign
U
معرف عمومی
general requirements
U
نیازهای عمومی
common grid
U
شبکه عمومی
common purse
U
وجوه عمومی
common hardware
U
قطعات عمومی
common parts
U
قطعات عمومی
common items
U
قطعات عمومی
common labour
U
کارگر عمومی
common language
U
زبان عمومی
public a
U
وکیل عمومی
public affairs
U
روابط عمومی
public finance
U
مالیه عمومی
public facilities
U
تسهیلات عمومی
public expenditures
U
مخارج عمومی
cameralistic science
U
مالیه عمومی
public enterprises
U
موسسات عمومی
public domain
U
خط مشی عمومی
public deposits
U
سپردههای عمومی
public decency
U
عفت عمومی
public cost
U
هزینه عمومی
public borrowing
U
استقراض عمومی
public benefits
U
منافع عمومی
public amnsement
U
نمایشگاه عمومی
common nuisance
U
اضرار عمومی
public place
U
محل عمومی
overheads
U
هزینههای عمومی
public nuisances
U
مزاحمت عمومی
commonwealth
U
ثروت عمومی
commonwealths
U
ثروت عمومی
amnesty
U
عفو عمومی
amnesties
U
عفو عمومی
secularizing
U
عمومی کردن
secularizes
U
عمومی کردن
secularized
U
عمومی کردن
secularize
U
عمومی کردن
secularising
U
عمومی کردن
secularises
U
عمومی کردن
secularised
U
عمومی کردن
generalizing
U
عمومی کردن
generalizes
U
عمومی کردن
generalize
U
عمومی کردن
public nuisance
U
مزاحمت عمومی
general election
U
انتخابات عمومی
dispensaries
U
داروخانه عمومی
dispensary
U
داروخانه عمومی
public schools
U
مدارس عمومی
public sector
U
بخش عمومی
suffrage universal
U
حق رای عمومی
office
U
شغل عمومی
offices
U
شغل عمومی
state property
U
اموال عمومی
social good
U
کالاهای عمومی
general strike
U
اعتصاب عمومی
general strikes
U
اعتصاب عمومی
general elections
U
انتخابات عمومی
generalising
U
عمومی کردن
generalises
U
عمومی کردن
alameda
U
گردشگاه عمومی
records depository
U
بایگانی عمومی
reason of state
U
مصالح عمومی
quasi public
U
نیمه عمومی
prevailing
U
عمومی متداول
public warehouse
U
انبار عمومی
public utilities
U
تسهیلات عمومی
public services
U
خدمات عمومی
public servant
U
مستخدم عمومی
uniforms
U
عمومی متحدالمال
uniform
U
عمومی متحدالمال
public property
U
مال عمومی
public policy
U
سیاست عمومی
generalised
U
عمومی کردن
respublica
U
رفاه عمومی
plebiscite
U
اراء عمومی
plebiscites
U
اراء عمومی
public opinion
U
افکار عمومی
general practitioner
U
پزشک عمومی
public relations
U
روابط عمومی
open house
U
جشن عمومی
latrine
U
مستراح عمومی
collective
U
مشترک عمومی
vogue
U
عمومی ورایج
rule of thumb
U
قانون عمومی
public place
U
مکان عمومی
buses
U
مسیر عمومی
general intelligence
U
هوش عمومی
bussed
U
مسیر عمومی
general meeting
U
گردهمایی عمومی
general meeting
U
جلسه عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
busses
U
مسیر عمومی
bussing
U
مسیر عمومی
general tariff
U
تعرفه عمومی
general message
U
پیام عمومی
general grant
U
کمک عمومی
general factor
U
عامل عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com