Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cousinry
U
عموزاده هاودایی زاده هاوعمه زاده هاوخاله زاده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nepotism
U
انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
blue blood
U
نجیب زاده اشراف زاده
cousinly
U
دایی زاده وار خاله زاده وار
nepew
U
پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
fitz
U
زاده
frying
U
زاده
descended
U
زاده
descendent
U
زاده
nee
U
زاده
progeniture
U
زاده
fry
U
زاده
fries
U
زاده
descendant
U
زاده
coz
U
عمه زاده
high born
U
نجیب زاده
hamite
U
زاده حام
hagseed
U
زاده عجوزه
grandee
U
اصیل زاده
freeborn
U
ازاد زاده
firstling
U
نخست زاده
firstborn
U
نخست زاده
legitimate
U
حلال زاده
first begotten
U
نخست زاده
evite
U
زاده حوا
earth born
U
زاده خاک
magnates
U
نجیب زاده
coz
U
خاله زاده
coz
U
دایی زاده
levite
U
زاده لاوی
magnate
U
نجیب زاده
knights
U
نجیب زاده
patricians
U
نجیب زاده
nobleman
U
نجیب زاده
noblemen
U
نجیب زاده
first born
U
نخست زاده
first-born
U
نخست زاده
knight
U
نجیب زاده
legitimated
U
حلال زاده
knighted
U
نجیب زاده
noblewomen
U
نجیب زاده
noblewoman
U
نجیب زاده
thane
U
نجیب زاده
sea born
U
زاده دریا
knighting
U
نجیب زاده
legitimates
U
حلال زاده
first ling
U
نخست زاده
cousins
U
دایی زاده
cousins
U
عمو زاده
cousins
U
عمه زاده
illegitimate
U
زنا زاده
cousins
U
خاله زاده
blue blooded
U
نجیب زاده
blue-blooded
U
نجیب زاده
childe
U
نجیب زاده
cousin
U
عمه زاده
cousin
U
خاله زاده
cousin
U
دایی زاده
cousin
U
عمو زاده
patricians
U
اعیان زاده
patrician
U
اعیان زاده
cousin german
U
عمه زاده
cousin german
U
عمو زاده
chevalier
U
نجیب زاده
born in the purple
U
غنی زاده
born in the purple
U
دارا زاده
born in lawful wedding
U
حلال زاده
legitimating
U
حلال زاده
aristocrats
U
نجیب زاده
bashaw
U
نجیب زاده
patrician
U
نجیب زاده
aristocrat
U
نجیب زاده
aristocrats
U
اشراف زاده
aristocrat
U
اشراف زاده
dons
U
لرد یا نجیب زاده
donning
U
لرد یا نجیب زاده
donned
U
لرد یا نجیب زاده
speak of the devil and he appears
<idiom>
U
حلال زاده بودن
junker
U
اصیل زاده المانی
underbred
U
نااصل زاده بی تربیت
don
U
لرد یا نجیب زاده
gentleman of fortune
U
نجیب زاده حادثه جو
cousinly
U
عمه زاده وار
feringhee
U
پرتغالی زاده هند
well born
U
اصیل نجیب زاده
mulatto
U
زاده اروپایی وزنگی
true born
U
حلال زاده اصیل اصل
hagborn
U
شیطان زاده فرزند ساحره
junker
U
جوان نجیب زاده المانی
africander
U
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
wellborn
U
نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
household troops
U
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
milord
U
مرد اشرافی ونجیب زاده انگلیسی
mestizo
U
کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
mestiza
U
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
knickerbocker
U
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
pythogenic
U
پیدا شده از چرک یا گندیدگی زاده چرک
what is bred in the bone will come out in the flesh
<proverb>
U
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
younker
U
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
yonker
U
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
coz
U
عموزاده
cousinly
U
عموزاده وار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com