English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
private enterprise U عمل خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
private U اختصاصی خصوصی
private U خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
privates U خصوصی
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
off the record U محرمانه و خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
casket U نامه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
tutorial U درس خصوصی دادن به
tutorials U درس خصوصی دادن به
condemnation U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnations U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
personal U خصوصی
personal U منقول خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
tutor U معلم خصوصی
tutored U درس خصوصی دادن به
tutored U معلم خصوصی
tutors U درس خصوصی دادن به
tutors U معلم خصوصی
closet U گنجه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
closets U گنجه خصوصی
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
backside U عقب هر چیزی خصوصی
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
party lines U خط خصوصی تلفن
jurist U متخصص حقوق خصوصی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
private sector U بخش خصوصی
privately U بطور خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
informal U خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
subjective U فاعلی خصوصی
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
crowding out effect U نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
in petto U بطور خصوصی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
jackes U خصوصی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
necessary house U خصوصی
pabx U Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
passkey U کلید خصوصی
paticular U خصوصی بابت
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
praivate ownership U مالکیت خصوصی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private company U شرکت خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
Other Matches
private line U خط خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
subrosa U خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
relator U شاکی خصوصی
relator U مدعی خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
private law U حقوق خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private deed U سند خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
privatising U خصوصی کردن
privatises U خصوصی کردن
privatised U خصوصی کردن
privatization U خصوصی کردن
privatized U خصوصی کردن
privatizes U خصوصی کردن
privatizing U خصوصی کردن
privatize U خصوصی کردن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to give private lessons U درس خصوصی دادن
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
I was tipped off . U به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com